اصطلاحات رایج زبان ترکی استانبولی

اصطلاحات در هر زبانی نقش مهم و اساسی را بازی میکنند و در کنار یاد گرفتن فعل های معمولی مثل رفتن و خوردن خوابیدن باید اصطلاحات رایج در هر زبانی را یاد بگیریم و با آنها آشنایی داشته باشیم.
در اینجا برای شما تعدادی از اصطلاحات رایج زبان ترکی استانبولی را آماده کرده ایم که در مکالمات روزمره استفاده میشوند و در دوره آموزش زبان ترکی استانبولی به صورت کامل تر آموزش داده شده اند. . بیشتر این اصطلاحات را بدلیل داشتن فرهنگ نزدیک با کشور ترکیه میتوانیم بفهمیم اما تعداد دیگری را نمیتوان تشخیص داد چون طبق فارسی معنای مشخصی را به ما ارایه نمیدهند پس نمیتوانیم معنای مناسبی برای برخی بیابیم.
این اصطلاحات ترکی به همراه معنی و شرایط استفاده آنها و بعضا با مثال برای شما آورده شده.
اصطلاحات رایج زبان ترکی استانبولی
1-Ayağı yorgana göre uzatmak
پا را به اندازه گلیم دراز کردن
این اصطلاح دقیقا مترادف همان اصطلاح فارسی پا را به اندازه گلیم دراز کردن است در زبان ترکی استانبولی نیز از این اصطلاح استفاده میشود.
مثال
Ayağını yorganına göre uzat, bu kadar pahalı bir arabayı nasıl alacaksın?
پایت را به اندازه گلیمت دراز کن، ماشین به این گرونی رو چجوری میخوای بخری؟
Ben hadımım diyorum sen oğlu uşaktan ne haber diyorsun
من میگم نره تو میگی بدوش
در زبان فارسی این اصطلاح به شکلی که در بالا ترجمه شده استفاده میشود اما در زبان ترکی استانبولی ترجمه تحت الفضی آن بشکل زیر میباشد.
من میگم عقیمم تو میگی از خانم بچه ها چه خبر!
2-Beş para etmez
یه قرون نمی ارزد
در زبان فارسی این اصطلاح را میتوان، دوزار نمی ارزه و یا یک قرون نمیارزه ترجمه کرد معمولا به کاری گفته میشود که ارزش ندارد و بکار نمیاید.
مثال
Senin projen beş para etmez, bu ne ya?
این پروژت هیچ ارزشی نداره، این دیگه چیه؟
Bıçak kemiğe dayanmak
کارد به استخوان رسیده
این اصطلاح زمانی گفته میشود که شخص، طاقتش طاق شده و دیگر صبر و تحملی برای او باقی نمانده.
Bıçak kemiğe dayandı kardeşim, ekonomi çok kötü.
دیگه کارد به استخون رسیده داداشه من، اقتصاد خیلی بده.
3-Bıyık altında gülmek
پوزخند زدن
مثال
Onun sözlerine herkes bıyık altında gülüyordu.
به صحبت های اون همه قایمکی و زیر لب میخندیدن.
این اصطلاح در زبان ترکی استانبولی به معنی زیر سبیلی خنیدن است که در فارسی از آن بعنوان زیر لب خنیدن استفاده میکنیم.
4-Bir deri bir kemik kalmak
پوست و استخوان باقی ماندن
این اصطلاح در زبان ترکی استانبولی دقیقا مطابق با همان چیزی که در فارسی استفاده میکنیم گفته میشود و کلمه deri بمعنای پوست و kemik نیز بمعنای استخوان میباشد.
5-Bir tahtası eksik
یک تخته اش کمه
همانطور که در فارسی میگوییم فلانی یک تخته اش کم است در زبان ترکی استانبولی نیز میتوانید همین جمله را بیان کنید بصورت یکسان استفاده میشوند.
6-Boğazdan geçmemek
از گلو پایین نرفتن
کلمه boğaz بمعنای گلو و geçmek نیز مصدر فعل گذشتن میباشد که برای بیان این اصطلاح بایستی آن را بصورت منفی بیان کنیم و میتوان زمان های مختلفی را به جمله اضافه کنیم و زمانی استفاده میشود که بدلیل ناراحتی و استرس نمیتوانیم چیزی بخوریم.
Annem olmayınca yemek boğazımdan geçmiyor.
وقتی مادرم نیست غذا از گلوم پایین نمیره
7-Burun sokmak
فضولی کردن
در زبان فارسی معمولا گفته میشود که کسی انگشتش را در هر کاری فرو میکند و یا به هر کاری سرک میکشد اما در ترکی استانبولی این اصطلاح به شکل دیگری گفته میشود که معنای آن میشود دماغ فرو کردن در هر کاری
Benim işlerime burun sokuyor hep.
همش در کار های من فضولی میکند.
8-Burun kıvırmak
اهمیت ندادن – کم شمردن
Aldığımız hediyeye burun kıvırdı.
به هدیه ای که خریدید اهمیتی نداد و بی محلی کرد
این اصطلاح زمانی گفته میشود که شخص چیزی را کوچک میکند و آن را کم بحساب میاورد.
9-Adam yerine koymak
آدم حساب نکردن
این اصطلاح ترکی استانبولی معمولا بشکل منفی استفاده میشود بمعنای آۀن است که کسی را آدم حسابش نکردند و به او اهمیتی ندادند.
10-Ağızdan çıkanı kulağı duymak
حواست به حرف هایت باشد
این اصطلاح به شکل تحت الفضی بمعنای شنیدن چیزی یا حرفی است که از دهان کسی خارج میشود یعنی میخواهد بگوید که حواست به حرف زدنت باشد و مراقب حرف هایی که میزنی باش
Ağızından çıkanı kulağın duyuyor mu ?
حواست هست چی داری میگی؟
11-Ağızı açıp gözü kapatmak
دهان را باز کردن و چشم را بستن
این اصطلاح نیز در فارسی استفاده میشود وقتی کسی از شدت عصبانیت هرچیزی که به ذهنش میرسد را بیان میکند استفاده میشود.
12-Aklı başka yerde olmak
حواس جای دیگری بودن
در ترکی استانبولی نیز همانند فارسی وقتی کسی هوش حواس ندارد و فکرش جای دیگری است از این اصطلاح استفاده میکنیم.
Aklım başka yerdeydi
فکرم جای دیگری بود.
13-Gırtlağa kadar borçlu olmak
یکی دیگر از اصطلاحات رایج زبان ترکی استانبولی که به معنای تا خرخره زیره قرض بودن است.
Ben bu ay gırtlağa kadar borçluyum benden hiç para mara beklemeyin.
من این ماه تا خرخره زیر بدهی ام و از من پول مول نخواید.
14-Damarına basmak
دست روی نقطه حساس گذاشتن
Damar بمعنای رگ و basmak بمعنای پا گذاشتن و یا فشار دادن است بمعنی دست گذاشتن روی نقطه حساس کسی و عصبانی کردن وی است.
15-Numara yapmak
فیلم بازی کردن
این اصطلاح را در فارسی بشکل، مسخره بازی در نیار و یا فیلم بازی نکن استفده میکنیم.
در این اصطلاح ترکی از کلمه numara استفاده شده که به معنی شماره هست و فعل yapmak نیز به معنی انجام دادن میباشد اما نمیتوان بین این دو رابطه خاصی برای رسیدن به مفهوم آن پیدا مرد.
Numara yapma
مسخره بازی در نیار – فیلم بازی نکن
Boş ver ya, numara yapıyor o !
ولش کن بابا، او داره ادا در میاره.
16-Kolları sıvamak
آستین بالازدن
این اصطلاح دقیقا به معنای آستین بالا زدن و مصمم بودن و تلاش برای انجام کاری میباشد.
Devlet, su problemnini çözmek için kollarını sıvadı.
دولت برای حل مشکل آب آستین بالا زد.
17-Jetonu düşmek
دوزاری افتادن
این اصطلاح در زبان ترکی استانبولی عموما بشکل سوالی گفته میشود به ایم معنی است که ایا متوجه شدی و یا به اصطلاح دوزاری افتاد؟؟
Arkadaşlar jeton düştü mü?
دوستان متوجه شدید؟
18-Akıl almamak
متوجه نشدن
این اصطلاح عدم توانایی فرد برای فهمیدن یک موضوع درک و باور کردن آن را نشان میدهد و در موارد مختلفی در زبان ترکی استانبولی استفاده میشود.
Bu kaza nasıl oldu, bir türlü aklım almıyor
این حادثه چجوری افتاد اصلا متوجه نمیشم.
19-Dalga geçmek
سر کار گذاشتن
Dalga geçmek به معنی سر به سر گذاشتن و یا سر کار گذاشتن کسی است و شبیه به اصطلاح şaka yapmak است که آن نیز بمعنی شوخی کردن میباشد.
Dalga mı geçiyorsun?
منو سر کار گذاشتی؟
20-Anlamazlıktan gelmek
خود را به کوچه علی چپ زدن
این اصطلاح در ترکی استانبولی به این مهنی است که شخصی چیزی را متوجه شده اما به اصطلاح خود را به نفهمی و به کوچه علی چپ میزند و وانمود میکند که نفهمیده و متوجه نشده.
Ben borcunu ifade ettim, ama anlamazlıktan geldi.
من بدهی اش رو بهش گفتم اون خودشو به نفهمی زد.
Kulağa küpe yapmak-21
چیزی را حلقه گوش کردن
Benim bu sözlerimi kulağına küpe yap.
این حرف های منو آویزه گوشت کن.
این اصطلاح در ترکی استانبولی به شکل های دیگری نیز گفته میشود
Kulağına küpe olsun
Kulağa küpe yapmak
İş işten geçmiş-22
کار از کار گذشته
İş işten geçmiş/geçti artık yapacak bir şey yok.
کار از کار گذشته، دیگه کاری نمیشه کرد.
Şeytanın bacağını kırmak-23
شاخ قول را شکستن
این اصطلاح برای زمانی است که کاری که قرار بوده انجام بشه، بعد از مدت ها بالاخره انجام میشود. در ترکی استانبولی ترجمه این اصطلاح میشود پای شیطان را شکستن.
Evet, sonunda şeytanın bacağını kırdık ve geldik.
بله، بالاخره شاخ قول رو شکستیم و اومدیم.
دیدگاهتان را بنویسید