اصطلاحات بامزه ترکی استانبولی
اصطلاحات بامزه ترکی استانبولی مانند ضرب المثل ها از گذشته تا زمان حال آمده است. اصطلاحات بامزه ترکی الگوهایی هستند که با پرداختن به موقعیتی که مطابق با فرهنگ ترک است، وضعیت یا مفهومی را که از معنای واقعی خود در اصل دور است توصیف می کنند.
در تاریخ ترکیه اصطلاحات اهمیت زیادی دارند. در حالی که برخی کلمات صحیح را برای ما منعکس می کنند، برخی از عبارات به هم پیوسته نیز معنای بسیار خنده داری دارند. بیایید برخی از این اصطلاحات خنده دار و جالب را با هم (همراه با ترجمه های لفظی آنها) بررسی کنیم.
1- Cambul cambul: به این معنی است که وعده های غذایی بسیار آبکی است.
2- Çanak yalayıcı (چاپلوس، بشقاب لیس): فردی که سعی می کند با افراد ثروتمند و مهم وقت بگذارند، به ویژه برای به دست آوردن مزیت.
3- Fincancı katırlarını ürkütmek: وضعیت سخت یا ناخوشایند برای فردی که نباید عصبانی شود.
4- Icığını cıcığını çıkarmak (پیدا کردن چیزی با شانه دندانه ریز): برای بررسی یک شی یا رویداد جز به جز.
5- Nato kafa nato mermer (ضخامت دو تخته کوتاه): شخصی که بسیار احمق است.
6- Palas pandıras (هرج و مرج): حرکت سریع و در همه جهات.
7- Uma uma döndük muma (با امیدهای بیهوده تبدیل به شمع شد): ناامید شوید.
8- Zemheri zürafası gibi… (مانند زرافه در زمستان): برای افرادی که در ماه های زمستان لباس نازک می پوشند استفاده می شود.
9- Ayar vermek (تنظیم خوب): ایجاد وضعیت بد برای افرادی که دارای اخلاق بد یا اعمال بد هستند.
10- Uma uma döndük muma (با امیدهای بیهوده تبدیل به شمع شد): ناامید شوید.
11- Gideri olmak (قابل چنگ زدن): معمولاً برای چیزی یا کسی استفاده می شود به دلیل خوب و مفید بودن
12- Ağızla kuş tutmak (گرفتن پرنده با دهان): وقتی رفتار کسی حتی اگر معجزه هم باشد، قابل تحمل نیست.
13- Balık kavağa çıkınca (وقتی ماهی از درخت بالا می رکود): اگر می گویید وقتی جهنم یخ زد، فلان اتفاق می افتد، منظور شما این است که هرگز اتفاق نخواهد افتاد (وقتی جهنم یخ می زند).
14- Dimyat’a pirince giderken eldeki bulgurdan olmak: برای بلغور در خانه باشید و برای برنج به دمیات Dimyata بروید. برخی از افراد به آنچه در دست و کف دارند، اکتفا نمی کنند، اما چون بیشتر می خواهند، آنچه را که دارند از دست می دهند.
15- Çarşamba pazarına dönmek (مانند چهارشنبه بازار): به هم ریختن چیزی مانند ازدحام جمعیت در بازارها. مانند بازارهای محله که در برخی از روزها برای خرید عموم مثل میوه و سبزیجات باز است.
16- Dingonun ahırı (اصطبل دینگو): در قدیم ترامواهای اسب سواری در استانبول وجود داشت. شخصی، معروف به دینگو، دارای اصطبل برای نگهداری اسب در تکسیم بود. پس از مدتی، این مکان جایی شد که همه در آنجا رفت و آمد می کردند. در کل مکانی بسیار شلوغ است و افرادی که دائماً وارد و خارج می شوند. این به معنای منفی استفاده می شود تا نشان دهد که هیچ اقتدار و قوانین وجود ندارد.
17-Kulağını tersten göstermek (نشان دادن گوش از پشت سر به طرف): برای رفتن به دورترین و سخت ترین راه، حتی اگر کسی بتواند راه ساده تری را به شما نشان دهد.
18- Eşref saatinin gelmesi: در گذشته مردم برای عروسی، مسافرت یا جنگ منتظر روز فرخنده تری (” اشرف “) بودند. تصور می شد که این بار (” eşref saati “) از حرکت ستارگان و سیارات سرچشمه گرفته است . در زمان کنونی، این بدان معناست که ما باید منتظر زمان مناسب باشیم.
19- Goygoyculuk yapmak: چرت و پرت گفتن، در گفتار فعلی به عنوان (سخن پوچ و بی معنی) استفاده می شود.
20- İpsiz sapsız gezmek (راه رفتن بدون طناب زدن): از آن برای افراد بی دست و پا یا افراد بی فایده استفاده می شود.
21- pabucumun tersi: مرسی یک کلمه فرانسوی است و به معنی “متشکرم” است. “ترسی” با “مرسی” هم قافیه می شود، سپس با هم گروه کلمات ala-franga (اروپایی) را تشکیل می دهد.
22- Püsküllü bela: در قدیم از فس با (بلای منگوله دار) منگوله یا بدون منگوله استفاده می شد. گاهی اوقات این منگوله ها به دلیل روزهای بادی یا بارانی مشکل بودند. این اصطلاح برای افرادی استفاده می شود که مشکلات و دردسر را شروع می کنند.
23- Zılgıt yemek: . شلاق زبانی. به معنای توبیخ کردن، سرزنش کردن
24- buç buçuk atmak (نصف و نیمه رها کردن): از ذهن خود بترسید. بدون دانستن چیزی حرف الکی زدن.
25- Ense yapmak: روی کار دراز بکشید (در بین اصطلاحات بامزه ترکی استانبول بیشتر محبوب است).
26- Yağlı müşteri (نهنگ چرب): این بدان معناست که مشتری ثروتمند است.
27- Çam devirmek (زخم زبان زدن): پای خود را در دهان تان بگذارید .
28- Ne oldum delisi olmak (دیوانه بودن از وضعیت):
29- Çizmeyi aşmak (عبور از چکمه) : از محدوده فراتر بروید.
30- Saman altından su yürütmek (جریان آب زیر انبار کاه): مخفیانه کاری انجام دهید.
دیدگاهتان را بنویسید