گذشته کامل در آلمانی | با مثال، ترجمه و تمرین

از این زمان چه استفاده ای می شود، وقتی در آلمانی می خواهیم بگوییم فلان کار را انجام داده بودم یا مثلا به فلان جا رفته بودی از این زمان، یعنی زمان گذشته کامل در آلمانی یا همان Plusquamperfekt استفاده می کنیم.
در واقع از این زمان وقتی استفاده می کنیم که بخواهیم بگوییم یک اتفاق قبل از اتفاقی دیگر در گذشته افتاده، یا یک کار قبل از یک کار دیگر در گذشته انجام شده. این زمان همان ماضی بعید یا گذشته دور فارسی، و همان past perfect انگلیسی است. از این زمان، به همراه زمان گذشته ساده، می توان مخصوصا در داستان و ماجرا تعریف کردن استفاده کرد.
کاربرد های گذشته کامل در آلمانی
همانطور که گفتیم از این زمان در زبان آلمانی برای توصیف یک فعالیت یا اتفاق، قبل تر از یک زمان خاص در گذشته استفاده می شود. مثلا:
- .Sie hatte gut gespielt, bis sie verletzt wurde = او تا (قبل از) اینکه مصدوم شود، خوب بازی کرده بود.
صرف افعال آلمانی در زمان گذشته کامل
اول از همه باید بگوییم که ساخت جمله در گذشته کامل آلمانی با زمان حال کامل یا perfekt در آلمانی تفاوت چندانی ندارد؛ فقط کافیست که به جای sein و haben از حالت گذشته آنها استفاده کنیم.
پس اگر تا بحال زمان پرفکت آلمانی را یاد نگرفته اید یا با آن مشکل دارید، توصیه می کنیم حتما مقاله گرامر زمان حال کامل در آلمانی زبان مستر را مطالعه کنید. در هر صورت، همانطور که گفته شد برای ساخت جملات این زمان در آلمانی نیاز به حالت گذشته sien و haben داریم، و حالت سوم فعل (Partizip II).
haben |
sein | شخص |
ich hatte | ich war |
ich من (اول شخص مفرد) |
du hattest |
du warst | du
تو (دوم شخص مفرد) |
er hatte | er war |
er/sie/es/man او (سوم شخص مفرد) |
wir hatten |
wir waren | wir
ما (اول شخص جمع) |
ihr hattet | ihr wart |
ihr شماها (دوم شخص جمع) |
sie hatten |
sie waren |
sie/Sie آنها (سوم شخص جمع) / شما (دوم شخص مفرد مودبانه) |
حالت سوم فعل (Partizip II)
حالت سوم فعل می تواند به اشکال مختلفی صرف شود، بسته به اینکه فعل قوی، ضعیف یا مرکب داریم:
مثال با معنی |
صرف | نوع فعل | |
.Ich hatte sein Büro gesehen
دفتر او را دیده بودم. |
sehen – gesehen | ge…en |
قوی |
.Du hattest viel gelernt زیاد یاد گرفته بودی. |
lernen – gelernt | ge…t |
ضعیف |
.Wir hatten an dich gedacht راجع به تو فکر کرده بودیم. |
denken – gedacht | ge…t |
مرکب (ترکیبی) |
استثناهای گذشته کامل در آلمانی
- بُن فعل بسیاری از افعال قوی و مرکب در حالت سوم تغییر می کند. مثلا:
gehen (رفتن) à gegangen
bringen (آوردن) à gebracht
- به فعل های ضعیف و مرکب، در صورتی که بُن فعل به d یا t ختم شود، et اضافه می کنیم:
warten (صبر کردن) à gewartet
- افعالی که با ieren تمام می شوند، در حالت سومشان ge ندارند. مثلا:
studieren (مطالعه کردن، درس خواندن) à studiert
- افعال تفکیک ناپذیر در حالت سوم ge ندارند. مثال:
verstehen (فهمیدن) à verstanden
- در افعال تفکیک پذیر، ge بعد از پیشوند می آید. مثال:
ankommen (رسیدن) à angekommen
سیگنال های استفاده از گذشته کامل
یک سری کلماتِ خاص هستند که زمانی که آنها را ببینیم متوجه می شویم که با زمان گذشته کامل سر و کار داریم.
- Nachdem
Nachdem er die Prüfung bestanden hatte, hat er erstmal gefeiert.
- Bevor
Bevor ich das Auto gekauft habe, hatte ich lange gespart.
- Als
Als ich ankam, waren alle schon gegangen.
زمان گذشته کامل در آلمانی محاوره ای
در مکالمه آلمانی روزمره بسیاری از افراد به جای این زمان از همان زمان پرفکت برای گذشته استفاده می کنند. مثلا:
حالت درست:
Er hat das Rennen gewonnen. Er hatte vorher viel trainiert.
حالت رایج (اما اشتباه):
Er hat das Rennen gewonnen. Er hat vorher viel trainiert.
اگر می بینید که یک آلمانی زبان از این زمان ها استفاده می کند، نگران نباشید و بدانید با این که استفاده از این زمان خیلی استاندارد نیست، رایج است. اما حواستان باشد که در آزمون های آلمانی حتما از زمان درست و مثلا در صورت نیاز از زمان گذشته کامل استفاده کنید.
مثال گذشته کامل در آلمانی
در ادامه برای درک بهتر و کامل تر ساختار و کاربرد این زمان در زبان آلمانی مثال هایی می آوریم که مطالعه و بررسی آنها می تواند کمک کننده باشد:
Nachdem eine große Teuerung ins Land gekommen war, hatte die Familie des armen Holzhackers nich mehr genug zu essen.
بعد از این که یک تورم بزرگ به کشور آمده بود، خانواده چوب بر فقیر غذای کافی برای خوردن نداشتند.
Die Familie des armen Holzhackers hatte nicht mehr genug zu essen, nachdem eine große Teuerung ins Land gekommen war.
خانواده ی چوب بر فقیر غذای کافی برای خوردن نداشتند بعد از این که یک تورم بزرگ به کشور آمده بود.
Der Holzhacker hatte sich nichts ausgedacht, bis seine Frau ihm etwas Grausames vorschlug: die Kinder im Wald zu lassen!
چوب بر هیچ ایده ای نزده بود تا زمانی که همسرش به او یک پیشنهاد افتضاح داد: بچه ها را در جنگل رها کن!
Aber Hänsel und Gretel waren noch nicht eingeschlafen, als ihre Stiefmutter den Vorschlag machte. Sie hörten alles!
زمانی که نامادری شان این پیشنهاد را داد هانسل و گرتل هنوز خوابشان نبرده بود. آنها همه چیز را شنیدند.
دیدگاهتان را بنویسید