زمان گذشته ساده در انگلیسی + آموزش ویدیویی و آزمون

زمان گذشته ساده در انگلیسی
از زمان گذشته ساده در انگلیسی برای صحبت راجع به چیزی که در گذشته اتفاق افتاده و تمام شده استفاده می شود و طول این اتفاق مهم نیست. این زمان، ساده ترین زمان گذشته در انگلیسی است. مثال:
.He entered a contest last week
او هفته گذشته وارد یک رقابت شد.
.He won the silver medal
مدال نقره را برد.
فرمول ساخت زمان گذشته ساده
برای ساخت جملات مثبت یا خبری در زمان گذشته ساده در زبان انگلیسی کافیست ابتدا فاعل و بعد حالت گذشته فعل را بیاورید؛ در ادامه ی مقاله به شکل کامل به حالت گذشته افعال خواهیم پرداخت.
(حالت گذشته ساده فعل) past tense of the verb + (فاعل) Subject
.My dad told me a very important thing
پدرم یک چیز بسیار مهم به من گفت.
نحوه ساخت جمله منفی گذشته ساده
برای ساخت حالت منفی، به سادگی قبل از فعل “did not” یا به شکل مخفف، “didn’t” اضافه می کنیم:
(حالت ساده فعل) base form of the verb + didn’t/did not + (فاعل) subject
.He didn’t enter a contest last we
او هفته پیش وارد یک رقابت نشد.
.You didn’t eat my toast
تو تُست من را نخوردی.
.I did not have a car
من ماشین نداشتم.
.He didn’t bring his friend
دوستش را نیاورد.
نحوه ساخت جمله سوالی گذشته ساده
در حالت سوالی نیز می توانیم از این ساختار استفاده کنیم:
(حالت ساده فعل) base form of the verb + (فاعل) Subject + Did + (کلمه پرسشی با wh- در صورت نیاز)
?(Why) did he enter a contest last week
(چرا) او هفته پیش وارد یک رقابت شد؟
.Did he bring his friend? Yes, he did. / No, he didn’t
آیا او دوستش را آورد؟ بله، آورد. / نه، نیاورد.
.Did they have a party? Yes, they did. / No, they didn’t
آیا آنها پارتی (مهمانی) داشتند؟ بله، داشتند. / نه، نداشتند.
.Did you talk to the professor? Yes, I did. / No, I didn’t
آیا با استاد صحبت کردی؟ بله، صحبت کردم. / نه، صحبت نکردم.
گذشته ساده با was و were
کاربرد was و were تفاوت خاصی با کاربردهای کلی be ندارد. یعنی از این افعال می توان قبل از صفت ها، قیدها، و اسم ها استفاده کرد. اما was و were که به معنای “بودن (در گذشته)” هستند، با چه فاعلی استفاده می شوند؟
was |
am/is |
were |
are |
بنابراین:
was |
I/he/she/it |
were |
we/you/they |
مثال های گذشته ساده با was/were :
.I was very happ
من بسیار خوشحال بودم.
.You were a good doctor
تو پزشک خوبی بودی.
.He was my friend
او دوست من بود.
.The rope was too short
طناب بسیار کوتاه بود.
.They were very clever students
آنها دانشجویان بسیار باهوشی بودند.
.We were happy together
ما با هم خوشحال و خوشبخت بودیم.
.The coffee was sweet
قهوه شیرین بود.
جملات منفی با Be در گذشته ساده
ساخت جملات منفی با was و were بسیار ساده است. صرفا یک “not” به این کلمات اضافه می کنیم و به شکل “was not” یا “were not” در می آیند. توجه داشته باشید که شکل مخفف آنها به ترتیب “wasn’t” و “weren’t” خواهند بود.
مثال ها:
.The bread wasn’t very soft
نان خیلی نرم نبود.
.You weren’t right
تو درست نمی گفتی / حق با تو نبود!
.Bella’s dress wasn’t that beautiful
لباس بلا آنقدری زیبا نبود.
.Tom wasn’t funny at all
تام اصلا بامزه نبود.
.We weren’t surprised
ما غافلگیر نشدیم.
.The ball wasn’t new
توپ جدید نبود.
جملات سوالی با Be در زمان گذشته ساده در انگلیسی
در این جا نیز، مشابه ساخت جملات سوالی با be در زمان حال ساده عمل می کنیم. یعنی was/were را به ابتدای جمله منتقل می کنیم و کار تمام است! همچنین در صورتی که بخواهیم از کلمات پرسشی یا wh- استفاده کنیم، با همان ساختار، کلمه پرسشی را در ابتدای سوالمان می آوریم.
چند نمونه پرسش و پاسخ در زمان گذشته ساده
.Was Karina sleepy? Yes, she was. / No, she wasn’t
کارینا خواب آلود بود؟ بله، بود. / نه، نبود.
.Were they at home? Yes, they were. / No, they weren’t
آنها خانه بودند؟ بله، بودند. / نه، نبودند.
.Was it too late? Yes, it was. / No, it wasn’t
خیلی دیر بود؟ بله، بود. / نه، نبود.
?Why were you sad
+چرا غمگین بودی؟
.Because they made fun of me
– چون آنها مسخره ام کردند.
ساختار زمان گذشته ساده در انگلیسی با افعال اصلی غیر از be
در حالت عادی باید ابتدا فاعل را آورده و بعد از حالت گذشته فعل استفاده کنیم. اما اینجا یک بحث وجود دارد؛ می توان افعال را از لحاظ حالت گذشته شان به دو دسته تقسیم کرد: 1) افعال قاعده مند (regular verbs) 2) افعال بی قاعده (irregular verbs)
-
افعال قاعده مند (regular verbs)
در این افعال کار سختی در پیش نداریم. به سادگی به انتهای فعل “-ed” اضافه می کنیم و تمام!
حالت ساده فعل |
حالت گذشته فعل |
معنا |
accept |
accepted | پذیرفتن |
act | acted |
عمل کردن / رفتار کردن |
bake |
baked | پختن (کیک و …) |
behave | behaved |
رفتار کردن |
close |
closed | بستن |
compare | compared |
مقایسه کردن |
compete |
competed | رقابت کردن |
die | died |
مردن |
disagree |
disagree | مخالفت کردن |
disturb | disturb |
مزاحمت ایجاد کردن |
dress |
dressed | لباس پوشیدن |
dry | dried |
خشک کردن / شدن |
eliminate |
eliminated | حذف کردن |
end | ended |
تمام کردن |
enjoy |
enjoyed | لذت بردن |
fix | fixed |
تعمیر کردن |
follow |
followed | دنبال کردن |
face |
faced | روبرو شدن |
Fry | fried |
سرخ کردن |
greet |
greeted |
سلام و احوالپرسی کردن |
guess | guessed |
حدس زدن |
hunt |
hunted | شکار کردن |
identify | identified |
شناسایی کردن |
imagine |
imagined | تصور کردن |
invite | invited |
دعوت کردن |
حالت ساده فعل |
حالت گذشته فعل |
معنا |
join |
joined | ملحق شدن |
jump | jumped |
پریدن |
knock |
knocked | کوبیدن (روی در و …) |
love | loved |
عشق ورزیدن |
manage |
managed | مدیریت کردن |
mark | marked |
علامت زدن |
match |
matched | جور بودن / مَچ کردن |
name | named |
نامیدن |
need |
needed | نیاز داشتن |
open | opened |
باز کردن |
order |
ordered | دستور دادن / سفارش دادن |
organize | organized |
سازماندهی کردن |
pack |
packed | بستن / پک کردن |
paint | painted |
رنگ کردن / نقاشی کردن |
pass |
passed | گذراندن |
perform | performed |
اجرا کردن |
persuade |
persuaded | قانع کردن |
program | programmed |
برنامه ریزی کردن |
protect |
protected | دفاع کردن |
review | reviewed |
مرور کردن / بررسی کردن |
shop |
shopped | خرید کردن |
slow | slowed |
کم کردن سرعت |
turn |
turned | چرخیدن |
underline | underlined |
خط کشیدن زیرِ / تاکید کردن |
want |
wanted |
خواستن |
- قوانین املای “-ed” در افعال گذشته
- افعال با قاعده که در انتهایشان حرف e بی صدا وجود داشته باشد، فقط یک d می گیرند:
مثلا: close —— closed
- در صورتی که فعل از چپ به راست با (y + صدادار) تمام شود، فقط ed اضافه می کنیم و تغییری نمی دهیم. مثلا: play —— played
- در صورتی که فعل در انتها از چپ به راست (y + حرف بی صدا) داشته باشد، y را حذف می کنیم و به جای آن ied می گذاریم. مثلا: marry —— married
- اگر در انتهای کلمه یک بی صدا و قبل از آن یک حرف صدادار stress دار داشته باشیم، حرف بی صدا تکرار می شود و بعد ed می گیرد. مثالها:
stop —— stopped
ban —— banned
swap —— swapped
- در صورتی که حرف صدادار stress نداشته باشد، حرف آخر را تکرار نمی کنیم. مثلا:
open —— opened
offer —— offered
- در انگلیسی بریتیش، حرف L در انتهای کلماتی چون travel – cancel – level تکرار می شود، حتی وقتی حرف صدادار دارای Stress نیست. مثال:
travel —— travelled
cancel —— cancelled
level —— levelled
-
افعال بی قاعده (irregular verbs)
این افعال قاعده خاصی ندارند و ممکن است در زمان گذشته ساده در انگلیسی شکلشان تغییر نکند، تنها یک سری حروف از آنها تغییر کند، یا شکل کلی آنها تا حد زیادی عوض شود. با این حال و با توجه به عدم وجود یک قاعده کلی، در ادامه لیستی از افعال بی قاعده پرکاربرد را می آوریم که بیشتر طبق قافیه حالت گذشته شان مرتب شده اند و این به شما در به یاد سپاری حالت گذشته کمک می کند.
حالت ساده فعل |
حالت گذشته |
معنا |
cost |
cost | قیمت داشتن / هزینه داشتن |
cut | cut |
بریدن |
hit |
hit | ضربه زدن |
hurt | hurt |
درد گرفتن / آسیب زدن |
let |
let | اجازه دادن |
put | put |
گذاشتن |
quit |
quit | خارج شدن / ترک کردن |
shut | shut |
بستن |
حالت ساده فعل |
حالت گذشته |
معنا |
lend |
lent | قرض دادن |
send | sent |
فرستادن |
spend |
spent | خرج کردن |
build | built |
ساختن |
keep |
kept | نگه داشتن |
sleep | slept |
خوابیدن |
feel |
felt | احساس کردن |
leave | left |
ترک کردن |
meet |
met | ملاقات کردن |
mean | meant |
معنی دادن / منظور داشتن |
حالت ساده فعل |
حالت گذشته فعل |
معنا |
lose |
lost | گم کردن / از دست دادن |
shoot | shot |
شلیک کردن |
light |
lit | روشن کردن |
sit | sat |
نشستن |
حالت ساده فعل |
حالت گذشته فعل |
معنا |
bring |
brought | رساندن / آوردن |
buy | bought |
خریدن |
fight |
fought | مبارزه کردن |
think | thought |
فکر کردن |
catch |
caught | گرفتن / قاپیدن |
teach | taught |
درس دادن / یاد دادن |
حالت ساده فعل |
حالت گذشته فعل | معنا |
sell |
sold |
فروختن |
tell | told |
گفتن |
find |
found |
پیدا کردن |
have |
had |
داشتن / خوردن (وعده غذایی) |
حالت ساده فعل |
حالت گذشته فعل | معنا |
hear | heard |
شنیدن |
hold |
held | نگه داشتن |
read | read (pronunciation: red) |
خواندن |
say |
said | گفتن |
pay | paid |
پرداخت کردن |
make |
made | ساختن |
stand | stood |
ایستادن |
understand |
understood |
فهمیدن |
حالت ساده فعل |
حالت گذشته فعل | معنا |
break | broke |
شکستن |
choose |
chose | انتخاب کردن |
speak | spoke |
صحبت کردن / سخنرانی کردن |
steal |
stole | دزدیدن |
wake | woke |
بیدار شدن |
drive |
drove | رانندگی کردن (ماشین) |
ride | rode |
راندن (اسب، موتور، …) |
rise |
rose | برخاستن |
write | wrote |
نوشتن |
حالت ساده فعل |
حالت گذشته فعل | معنا |
beat | beat |
کتک زدن |
bite |
bit | گاز گرفتن |
hide | hid |
پنهان کردن |
حالت ساده فعل |
حالت گذشته فعل | معنا |
eat | ate |
خوردن |
fall |
fell | افتادن |
forget | forgot |
فراموش کردن |
get |
got | گرفتن |
give | gave |
دادن |
see |
saw | دیدن |
take | took |
گرفتن |
* برای درک بهتر تفاوت take و get می توانید از مقاله تفاوت take و get دیدن کنید.
حالت ساده فعل |
حالت گذشته فعل | معنا |
blow | blew | وزیدن / فوت کردن |
grow | grew |
پرورش دادن / رشد کردن |
know |
knew | دانستن / شناختن |
throw | threw |
پرتاب کردن |
fly |
flew | پرواز کردن |
draw | drew |
کشیدن |
show |
showed |
نمایش دادن |
حالت ساده فعل |
حالت گذشته فعل | معنا |
begin | began |
آغاز کردن / آغاز شدن |
drink |
drank | نوشیدن |
swim | swam |
شنا کردن |
ring |
rang | زنگ خوردن |
sing | sang |
(آواز) خواندن |
run |
ran | دویدن |
come | came |
آمدن |
become |
became |
شدن |
چند جمله با زمان گذشته ساده انگلیسی با معنی
.I saw a movie yesterday
دیروز یک فیلم دیدم.
.I didn’t see the play yesterday
دیروز نمایش را ندیدم.
.Last year, I traveled to Asia
سال پیش، به آسیا سفر کردم.
.Last year, I didn’t travel to Moscow
سال پیش، به مسکو سفر نکردم.
?Did you have dinner last night
دیشب شام خوردی؟
.She washed her car
ماشینش را شست.
.I didn’t want to wash his car
نمی خواستم ماشینش را بشورم.
.I finished work, went to the beach, and found a nice place to swim
کارم را تمام کردم، به ساحل رفتم، و یک جای خوب برای شنا پیدا کردم.
.I lived in Brazil for two years
در برزیل به مدت دو سال زندگی کردم.
.Shauna studied Japanese for five years
شانا به مدت پنج سال ژاپنی یاد گرفت.
.They sat at the beach all day
آنها تمام روز در ساحل نشستند.
.We talked on the phone for thirty minute
پای تلفن سی دقیقه صحبت کردیم.
.I studied French when I was a child
زمانی که بچه بودم فرانسوی خواندم.
.He played the violin
او ویلون نواخت.
.They never went to school; they always ditched their classes
آنها هیچ وقت به مدرسه نرفتند، همیشه کلاسهایشان را پیچاندند.
.He didn’t like tomatoes before
قبلا گوجه دوست نداشت.
کاربردهای زمان گذشته ساده در انگلیسی
می دانیم که از زمان گذشته ساده در انگلیسی برای اتفاقات گذشته و پایان یافته استفاده می شود. اما بیایید نگاهی دقیق تر به کاربردهای این زمان در زبان انگلیسی بیاندازیم.
- فعالیت ها، عادت ها، یا وضعیت های پایان یافته در گذشته
- زمانی که کلمات مربوط به یک زمان پایان یافته (دیروز، هفته پیش، سال 2003، ساعت 2 و…) را به کار می بریم، از گذشته ساده با فعالیت ها، عادت ها یا وضعیت های پایان یافته در گذشته استفاده می کنیم. مثال:
.I went to the movies yesterday
دیروز رفتم سینما.
.We spent a lot of time in Japan in 2008
سال 2008 زمان زیادی را در ژاپن گذراندیم.
- یک کاربرد دیگر زمان گذشته ساده در این موارد، وقتی است که با دانش عمومی خود می دانیم که زمان جمله گذشته. مثلا زمانی که کسی که راجع به او صحبت می کنیم، مرده است. مثلا:
.Leonardo painted the Mona Lisa
لئوناردو مونا لیزا را نقاشی کرد.
.The Vikings invaded Britain
وایکینگ ها به خاک بریتانیا تعرض کردند.
- کاربرد دیگر، زمانی است که کارها، عادت ها یا وضعیت های پایان یافته را در ابتدا با زمان حال کامل یا یک زمان دیگر معرفی کرده باشیم. در واقع به این مورد گاها “جزییات اخبار (Details of news)” نیز گفته می شود. مثال:
.I’ve hurt my leg. I fell off a ladder when I was painting my bedroom
پایم آسیب دیده. زمانی که داشتم اتاق خوابم را رنگ می کردم از یک نردبان افتادم.
.I’ve been on holiday. I went to Spain and Portugal
من تعطیلات بوده ام. به اسپانیا و پرتغال رفتم.
- کاربرد بعدی، برای داستان ها یا لیست اتفاقات است، معمولا از زمان گذشته استمراری برای زمینه داستان (background) و از گذشته ساده برای اتفاقات اصلی در خلال داستان استفاده می کنیم. مثال:
.He went to a café. People were chatting and music was playing. He sat down and ordered a coffee
او به یک کافه رفت. مردم داشتند گپ می زدند و موزیک داشت پخش می شد. او نشست و یک قهوه سفارش داد.
- موضوعات غیرواقعی یا تخیلی در زمان حال یا آینده
- بله، می توانیم از گذشته ساده برای صحبت راجع به چیزهای غیرواقعی یا خیالی در زمان حال و آینده استفاده کنیم. بنابراین می توانیم از آن در جملات شرطی نوع دوم و همچنین در کنار کلماتی مثل “wish” استفاده کنیم.
مثلا:
.If I won the lottery, I would buy a house
اگر در لاتاری برنده می شدم، یک خانه می خریدم.
.I wish I had more time
ای کاش زمان بیشتری داشتم.
آزمون گرامر زمان گذشته ساده در زبان انگلیسیمحدوده زمانی: 0
0 از 10 سوالات تکمیل شده است . پرسش و پاسخ:
اطلاعات
این آزمون سطح دانش شما را در زمینه گرامر زمان گذشته ساده می سنجد، پس از اتمام آزمون میتوانید رتبه ی خود در بین تمام کاربران را مشاهده کنید.
در حال حاضر آزمون را تکمیل کرده اید . شما نمیتوانید دوباره شروع کنید. آزمون در حال بارگذاری است شما برای اجرای آزمون باید عضو شده باشید یا وارد پنل کاربری شوید شما برای شروع این آزمون باید آزمون های مشخص شده را تکمیل نمائید : " آزمون گرامر زمان گذشته ساده در زبان انگلیسی " سپاس از اینکه تا پایان با ما همراه بودیدشما به 0 سوال از 10 سوال بدرستی جواب دادید وقت شما: زمان سپری شده است
امتیاز نهایی شما : 0
نتیجه شما به قهرمانان این آزمون اضافه شود؟
در حال بارگیری
|
دیدگاهتان را بنویسید