زمان گذشته ساده در انگلیسی + آموزش ویدیویی و آزمون
زمان گذشته ساده در انگلیسی
از زمان گذشته ساده در انگلیسی برای صحبت راجع به چیزی که در گذشته اتفاق افتاده و تمام شده استفاده می شود و طول این اتفاق مهم نیست. این زمان، ساده ترین زمان گذشته در انگلیسی است. مثال:
.He entered a contest last week
او هفته گذشته وارد یک رقابت شد.
.He won the silver medal
مدال نقره را برد.
فرمول ساخت گذشته ساده در انگلیسی
برای ساخت جملات مثبت یا خبری در زمان گذشته ساده کافیست ابتدا فاعل و بعد حالت گذشته فعل را بیاورید؛ در ادامه ی مقاله به شکل کامل به حالت گذشته افعال خواهیم پرداخت.
(حالت گذشته ساده فعل) past tense of the verb + (فاعل) Subject
.My dad told me a very important thing
پدرم یک چیز بسیار مهم به من گفت.
فرمول منفی کردن گذشته ساده در انگلیسی
برای ساخت حالت منفی، به سادگی قبل از فعل “did not” یا به شکل مخفف، “didn’t” اضافه می کنیم:
(حالت ساده فعل) base form of the verb + didn’t/did not + (فاعل) subject
.He didn’t enter a contest last we
او هفته پیش وارد یک رقابت نشد.
.You didn’t eat my toast
تو تُست من را نخوردی.
.I did not have a car
من ماشین نداشتم.
.He didn’t bring his friend
دوستش را نیاورد.
فرمول سوالی کردن گذشته ساده در انگلیسی
در حالت سوالی نیز می توانیم از این ساختار استفاده کنیم:
(حالت ساده فعل) base form of the verb + (فاعل) Subject + Did + (کلمه پرسشی با wh- در صورت نیاز)
?(Why) did he enter a contest last week
(چرا) او هفته پیش وارد یک رقابت شد؟
.Did he bring his friend? Yes, he did. / No, he didn’t
آیا او دوستش را آورد؟ بله، آورد. / نه، نیاورد.
.Did they have a party? Yes, they did. / No, they didn’t
آیا آنها پارتی (مهمانی) داشتند؟ بله، داشتند. / نه، نداشتند.
.Did you talk to the professor? Yes, I did. / No, I didn’t
آیا با استاد صحبت کردی؟ بله، صحبت کردم. / نه، صحبت نکردم.
گذشته ساده در انگلیسی با was و were
کاربرد was و were تفاوت خاصی با کاربردهای کلی be ندارد. یعنی از این افعال می توان قبل از صفت ها، قیدها، و اسم ها استفاده کرد. اما was و were که به معنای “بودن (در گذشته)” هستند، با چه فاعلی استفاده می شوند؟
was |
am/is |
were |
are |
بنابراین:
was |
I/he/she/it |
were |
we/you/they |
مثال های گذشته ساده با was/were :
.I was very happy
من بسیار خوشحال بودم.
.You were a good doctor
تو پزشک خوبی بودی.
.He was my friend
او دوست من بود.
.The rope was too short
طناب بسیار کوتاه بود.
.They were very clever students
آنها دانشجویان بسیار باهوشی بودند.
.We were happy together
ما با هم خوشحال و خوشبخت بودیم.
.The coffee was sweet
قهوه شیرین بود.
جملات منفی با Be در گذشته ساده انگلیسی
ساخت جملات منفی با was و were بسیار ساده است. صرفا یک “not” به این کلمات اضافه می کنیم و به شکل “was not” یا “were not” در می آیند. توجه داشته باشید که شکل مخفف آنها به ترتیب “wasn’t” و “weren’t” خواهند بود.
مثال ها:
.The bread wasn’t very soft
نان خیلی نرم نبود.
.You weren’t right
تو درست نمی گفتی / حق با تو نبود!
.Bella’s dress wasn’t that beautiful
لباس بلا آنقدری زیبا نبود.
.Tom wasn’t funny at all
تام اصلا بامزه نبود.
.We weren’t surprised
ما غافلگیر نشدیم.
.The ball wasn’t new
توپ جدید نبود.
جملات سوالی با Be در گذشته ساده انگلیسی
در این جا نیز، مشابه ساخت جملات سوالی با be در زمان حال ساده عمل می کنیم. یعنی was/were را به ابتدای جمله منتقل می کنیم و کار تمام است! همچنین در صورتی که بخواهیم از کلمات پرسشی یا wh- استفاده کنیم، با همان ساختار، کلمه پرسشی را در ابتدای سوالمان می آوریم.
.Was Karina sleepy? Yes, she was. / No, she wasn’t
کارینا خواب آلود بود؟ بله، بود. / نه، نبود.
.Were they at home? Yes, they were. / No, they weren’t
آنها خانه بودند؟ بله، بودند. / نه، نبودند.
.Was it too late? Yes, it was. / No, it wasn’t
خیلی دیر بود؟ بله، بود. / نه، نبود.
?Why were you sad
+چرا غمگین بودی؟
.Because they made fun of me
– چون آنها مسخره ام کردند.
جملات سوالی منفی گذشته ساده انگلیسی
برای منفی سازی جملات سوالی در زبان انگلیسی (Simple Past Negative Interrogative) از جمله در زمان گذشته ساده، کار سختی در پیش ندارید. فقط کافیست فعل to be یا فعل کمکی (یعنی did) را منفی کنید. در ادامه برای درک بهتر این موضوع چند مثال می آوریم:
Did he enter a contest last week? à Didn’t he enter a contest last week?
او هفته پیش وارد یک رقابت نشد؟
Did he bring his friend? à Didn’t he bring his friend?
او دوستش را نیاورد؟
Was Karina sleepy? à Wasn’t Karina sleepy?
کارینا خواب آلود نبود؟
Were they at home? à Weren’t they at home?
آنها در خانه نبودند؟
توجه داشته باشید که از این نوع سوال معمولا زمانی استفاده می کنیم که پاسخ سوال را بدانیم و یا بخواهیم مطمئن شویم و یا قصد داشته باشیم غافلگیریمان را نشان دهیم.
گذشته ساده در انگلیسی با افعال اصلی غیر از be
در حالت عادی باید ابتدا فاعل را آورده و بعد از حالت گذشته فعل استفاده کنیم. اما اینجا یک بحث وجود دارد؛ می توان افعال را از لحاظ حالت گذشته شان به دو دسته تقسیم کرد:
1) افعال قاعده مند (regular verbs)
2) افعال بی قاعده (irregular verbs)
-
افعال قاعده مند (regular verbs)
در این افعال کار سختی در پیش نداریم. به سادگی به انتهای فعل “-ed” اضافه می کنیم و تمام!
حالت ساده فعل |
حالت گذشته فعل |
معنا |
---|---|---|
accept |
accepted | پذیرفتن |
act | acted |
عمل کردن / رفتار کردن |
bake |
baked | پختن (کیک و …) |
behave | behaved |
رفتار کردن |
close |
closed | بستن |
compare | compared |
مقایسه کردن |
compete |
competed | رقابت کردن |
die | died |
مردن |
disagree |
disagree | مخالفت کردن |
disturb | disturb |
مزاحمت ایجاد کردن |
dress |
dressed | لباس پوشیدن |
dry | dried |
خشک کردن / شدن |
eliminate |
eliminated | حذف کردن |
end | ended |
تمام کردن |
enjoy |
enjoyed | لذت بردن |
fix | fixed |
تعمیر کردن |
follow |
followed | دنبال کردن |
face |
faced | روبرو شدن |
Fry | fried |
سرخ کردن |
greet |
greeted |
سلام و احوالپرسی کردن |
guess | guessed |
حدس زدن |
hunt |
hunted | شکار کردن |
identify | identified |
شناسایی کردن |
imagine |
imagined | تصور کردن |
invite | invited |
دعوت کردن |
حالت ساده فعل |
حالت گذشته فعل |
معنا |
---|---|---|
join |
joined | ملحق شدن |
jump | jumped |
پریدن |
knock |
knocked | کوبیدن (روی در و …) |
love | loved |
عشق ورزیدن |
manage |
managed | مدیریت کردن |
mark | marked |
علامت زدن |
match |
matched | جور بودن / مَچ کردن |
name | named |
نامیدن |
need |
needed | نیاز داشتن |
open | opened |
باز کردن |
order |
ordered | دستور دادن / سفارش دادن |
organize | organized |
سازماندهی کردن |
pack |
packed | بستن / پک کردن |
paint | painted |
رنگ کردن / نقاشی کردن |
pass |
passed | گذراندن |
perform | performed |
اجرا کردن |
persuade |
persuaded | قانع کردن |
program | programmed |
برنامه ریزی کردن |
protect |
protected | دفاع کردن |
review | reviewed |
مرور کردن / بررسی کردن |
shop |
shopped | خرید کردن |
slow | slowed |
کم کردن سرعت |
turn |
turned | چرخیدن |
underline | underlined |
خط کشیدن زیرِ / تاکید کردن |
want |
wanted |
خواستن |
نحوه تلفظ ed در انتهای کلمات انگلیسی (در زمان گذشته ساده)
-
قانون اول
ed در صورتی که بعد از حروف صامت بی صدا بیاید /t/ (ت) خوانده می شود
حروف صامت بی صدا حروفی هستند که در زمان تولیدشان تارهای صوتی شما نمی لرزند. این صداها شامل موارد زیر می شوند:
/f/ = ف
/k/ = ک
/p/ = پ
/s/ = س
/ʃ/ = ش
/t ʃ/ = چ
/θ/ = ث (مثل تلفظ th در کلمه “thanks”)
قانون 1
زمانی که یک فعل با یکی از صداهای f, k, p, s, ʃ, t ʃ, θ تمام می شود، برای خواندن ed انتهای حالت گذشته فعل از صدای t استفاده می کنیم. مثلا: walked به شکل /wakt/ یا “واکت” خوانده می شود. |
مثال برای تمرین: looked – stopped – watched – finished – danced
-
قانون دوم
ed در صورتی که در ادامه ی حروف صامت یا مصوت صدادار بیاید صدای /d/ یا (د) می دهد
این حروف صامت یا مصوت هایی هستند که با تولیدشان تارهای صوتی شما ویبره می روند و میلرزند. تقریبا تمام صداها و حروف انگلیسی به جز مواردی که در قانون 1 گفته شد و بجز حروف t و d جزو این دسته هستند.
پس فقط باید این را در نظر داشته باشید که صدای “د” تنها داریم، و نباید از کسره یا صدای “ِ” استفاده کنید.
قانون 2
اگر در انتهای فعل تمام صداها و حروف بجز موارد گفته شده در قانون اول و همچنین بجز t و d را داشته باشیم، ed انتهایی با صدای /d/ یا “د” خوانده می شود. مثلا: played به شکل /pleyd/ یا “پلِید” خوانده می شود (و نه پلِیِد) |
مثال برای تمرین: listened – preferred – cried – smiled – studied
-
قانون سوم
قانون 3
زمانی که در انتهای فعل t یا d داشته باشیم، ed انتهای صدای /ed/ یا “ِ د” می دهد. مثلا: started را به صورت /started/ یا “ستارتِد” می خوانیم. |
مثال برای تمرین: wanted – needed – visited – shouted – ended
- افعال با قاعده که در انتهایشان حرف e بی صدا وجود داشته باشد، فقط یک d می گیرند:
مثلا: close —— closed
- در صورتی که فعل از چپ به راست با (y + صدادار) تمام شود، فقط ed اضافه می کنیم و تغییری نمی دهیم. مثلا: play —— played
- در صورتی که فعل در انتها از چپ به راست (y + حرف بی صدا) داشته باشد، y را حذف می کنیم و به جای آن ied می گذاریم. مثلا: marry —— married
- اگر در انتهای کلمه یک بی صدا و قبل از آن یک حرف صدادار stress دار داشته باشیم، حرف بی صدا تکرار می شود و بعد ed می گیرد. مثالها:
stop —— stopped
ban —— banned
swap —— swapped
- در صورتی که حرف صدادار stress نداشته باشد، حرف آخر را تکرار نمی کنیم. مثلا:
open —— opened
offer —— offered
- در انگلیسی بریتیش، حرف L در انتهای کلماتی چون travel – cancel – level تکرار می شود، حتی وقتی حرف صدادار دارای Stress نیست. مثال:
travel —— travelled
cancel —— cancelled
level —— levelled
-
افعال بی قاعده (irregular verbs)
این افعال قاعده خاصی ندارند و ممکن است در زمان گذشته ساده در انگلیسی شکلشان تغییر نکند، تنها یک سری حروف از آنها تغییر کند، یا شکل کلی آنها تا حد زیادی عوض شود. با این حال و با توجه به عدم وجود یک قاعده کلی، در ادامه لیستی از افعال بی قاعده پرکاربرد را می آوریم که بیشتر طبق قافیه حالت گذشته شان مرتب شده اند و این به شما در به یاد سپاری حالت گذشته کمک می کند.
حالت ساده فعل |
حالت گذشته |
معنا |
---|---|---|
cost |
cost | قیمت داشتن / هزینه داشتن |
cut | cut |
بریدن |
hit |
hit | ضربه زدن |
hurt | hurt |
درد گرفتن / آسیب زدن |
let |
let | اجازه دادن |
put | put |
گذاشتن |
quit |
quit | خارج شدن / ترک کردن |
shut | shut |
بستن |
حالت ساده فعل |
حالت گذشته |
معنا |
---|---|---|
lend |
lent | قرض دادن |
send | sent |
فرستادن |
spend |
spent | خرج کردن |
build | built |
ساختن |
keep |
kept | نگه داشتن |
sleep | slept |
خوابیدن |
feel |
felt | احساس کردن |
leave | left |
ترک کردن |
meet |
met | ملاقات کردن |
mean | meant |
معنی دادن / منظور داشتن |
حالت ساده فعل |
حالت گذشته فعل |
معنا |
---|---|---|
lose |
lost | گم کردن / از دست دادن |
shoot | shot |
شلیک کردن |
light |
lit | روشن کردن |
sit | sat |
نشستن |
حالت ساده فعل |
حالت گذشته فعل |
معنا |
---|---|---|
bring |
brought | رساندن / آوردن |
buy | bought |
خریدن |
fight |
fought | مبارزه کردن |
think | thought |
فکر کردن |
catch |
caught | گرفتن / قاپیدن |
teach | taught |
درس دادن / یاد دادن |
حالت ساده فعل |
حالت گذشته فعل | معنا |
---|---|---|
sell |
sold |
فروختن |
tell | told |
گفتن |
find |
found |
پیدا کردن |
have |
had |
داشتن / خوردن (وعده غذایی) |
حالت ساده فعل |
حالت گذشته فعل | معنا |
---|---|---|
hear | heard |
شنیدن |
hold |
held | نگه داشتن |
read | read (pronunciation: red) |
خواندن |
say |
said | گفتن |
pay | paid |
پرداخت کردن |
make |
made | ساختن |
stand | stood |
ایستادن |
understand |
understood |
فهمیدن |
حالت ساده فعل |
حالت گذشته فعل | معنا |
---|---|---|
break | broke |
شکستن |
choose |
chose | انتخاب کردن |
speak | spoke |
صحبت کردن / سخنرانی کردن |
steal |
stole | دزدیدن |
wake | woke |
بیدار شدن |
drive |
drove | رانندگی کردن (ماشین) |
ride | rode |
راندن (اسب، موتور، …) |
rise |
rose | برخاستن |
write | wrote |
نوشتن |
حالت ساده فعل |
حالت گذشته فعل | معنا |
---|---|---|
beat | beat |
کتک زدن |
bite |
bit | گاز گرفتن |
hide | hid |
پنهان کردن |
حالت ساده فعل |
حالت گذشته فعل | معنا |
---|---|---|
eat | ate |
خوردن |
fall |
fell | افتادن |
forget | forgot |
فراموش کردن |
get |
got | گرفتن |
give | gave |
دادن |
see |
saw | دیدن |
take | took |
گرفتن |
حالت ساده فعل |
حالت گذشته فعل | معنا |
---|---|---|
blow | blew | وزیدن / فوت کردن |
grow | grew |
پرورش دادن / رشد کردن |
know |
knew | دانستن / شناختن |
throw | threw |
پرتاب کردن |
fly |
flew | پرواز کردن |
draw | drew |
کشیدن |
show |
showed |
نمایش دادن |
حالت ساده فعل |
حالت گذشته فعل | معنا |
---|---|---|
begin | began |
آغاز کردن / آغاز شدن |
drink |
drank | نوشیدن |
swim | swam |
شنا کردن |
ring |
rang | زنگ خوردن |
sing | sang |
(آواز) خواندن |
run |
ran | دویدن |
come | came |
آمدن |
become |
became |
شدن |
مثال های گذشته ساده در انگلیسی
.I saw a movie yesterday
دیروز یک فیلم دیدم.
.I didn’t see the play yesterday
دیروز نمایش را ندیدم.
.Last year, I traveled to Asia
سال پیش، به آسیا سفر کردم.
.Last year, I didn’t travel to Moscow
سال پیش، به مسکو سفر نکردم.
?Did you have dinner last night
دیشب شام خوردی؟
.She washed her car
ماشینش را شست.
.I didn’t want to wash his car
نمی خواستم ماشینش را بشورم.
.I finished work, went to the beach, and found a nice place to swim
کارم را تمام کردم، به ساحل رفتم، و یک جای خوب برای شنا پیدا کردم.
.I lived in Brazil for two years
در برزیل به مدت دو سال زندگی کردم.
.Shauna studied Japanese for five years
شانا به مدت پنج سال ژاپنی یاد گرفت.
.They sat at the beach all day
آنها تمام روز در ساحل نشستند.
.We talked on the phone for thirty minute
پای تلفن سی دقیقه صحبت کردیم.
.I studied French when I was a child
زمانی که بچه بودم فرانسوی خواندم.
.He played the violin
او ویلون نواخت.
.They never went to school; they always ditched their classes
آنها هیچ وقت به مدرسه نرفتند، همیشه کلاسهایشان را پیچاندند.
.He didn’t like tomatoes before
قبلا گوجه دوست نداشت.
کاربرد های زمان گذشته ساده در انگلیسی
می دانیم که از زمان گذشته ساده در انگلیسی برای اتفاقات گذشته و پایان یافته استفاده می شود. اما بیایید نگاهی دقیق تر به کاربردهای این زمان در زبان انگلیسی بیاندازیم.
-
فعالیت ها، عادت ها، یا وضعیت های پایان یافته در گذشته
- زمانی که کلمات مربوط به یک زمان پایان یافته (دیروز، هفته پیش، سال 2003، ساعت 2 و…) را به کار می بریم، از گذشته ساده با فعالیت ها، عادت ها یا وضعیت های پایان یافته در گذشته استفاده می کنیم. مثال:
.I went to the movies yesterday
دیروز رفتم سینما.
.We spent a lot of time in Japan in 2008
سال 2008 زمان زیادی را در ژاپن گذراندیم.
- یک کاربرد دیگر زمان گذشته ساده در این موارد، وقتی است که با دانش عمومی خود می دانیم که زمان جمله گذشته. مثلا زمانی که کسی که راجع به او صحبت می کنیم، مرده است. مثلا:
.Leonardo painted the Mona Lisa
لئوناردو مونا لیزا را نقاشی کرد.
.The Vikings invaded Britain
وایکینگ ها به خاک بریتانیا تعرض کردند.
- کاربرد دیگر، زمانی است که کارها، عادت ها یا وضعیت های پایان یافته را در ابتدا با زمان حال کامل یا یک زمان دیگر معرفی کرده باشیم. در واقع به این مورد گاها “جزییات اخبار (Details of news)” نیز گفته می شود. مثال:
.I’ve hurt my leg. I fell off a ladder when I was painting my bedroom
پایم آسیب دیده. زمانی که داشتم اتاق خوابم را رنگ می کردم از یک نردبان افتادم.
.I’ve been on holiday. I went to Spain and Portugal
من تعطیلات بوده ام. به اسپانیا و پرتغال رفتم.
- کاربرد بعدی، برای داستان ها یا لیست اتفاقات است، معمولا از زمان گذشته استمراری برای زمینه داستان (background) و از گذشته ساده برای اتفاقات اصلی در خلال داستان استفاده می کنیم. مثال:
.He went to a café. People were chatting and music was playing. He sat down and ordered a coffee
او به یک کافه رفت. مردم داشتند گپ می زدند و موزیک داشت پخش می شد. او نشست و یک قهوه سفارش داد.
-
موضوعات غیرواقعی یا تخیلی در زمان حال یا آینده
- بله، می توانیم از گذشته ساده برای صحبت راجع به چیزهای غیرواقعی یا خیالی در زمان حال و آینده استفاده کنیم. بنابراین می توانیم از آن در جملات شرطی نوع دوم و همچنین در کنار کلماتی مثل “wish” استفاده کنیم.
مثلا:
.If I won the lottery, I would buy a house
اگر در لاتاری برنده می شدم، یک خانه می خریدم.
.I wish I had more time
ای کاش زمان بیشتری داشتم.
تفاوت زمان گذشته ساده و حال کامل در انگلیسی (Simple Past vs. Present Perfect)
زمان گذشته ساده = I worked
زمان حال کامل = I have worked
یکی از مشکلات زبان آموزان این است که معمولا زمان های گذشته ساده و حال کامل را با یکدیگر اشتباه می گیرند یا تفاوت دقیق و کامل این دو را نمی دانند. در این بخش به شکل کامل به این تفاوت ها می پردازیم. اگر دوست دارید زمان حال کامل را کامل تر مطالعه کنید و یاد بگیرید، می توانید سری به مقاله زیر بزنید.
- یک زمان مشخص در گذشته (Definite Time in the Past)
ما معمولا از زمان گذشته ساده (simple present) همراه با یک زمان مشخص در گذشته استفاده می کنیم (زمانی که مشخص می کنیم یک اتفاق چه زمانی افتاد یا چه مدت طول کشید). همچنین می توانیم از این زمان همراه با اصطلاحات زمانی گذشته استفاده کنیم؛ مثلا: yesterday (دیروز)، two weeks ago (دو هفته پیش)، last year (پارسال)، و in 1995 (در سال 1995)
مثال:
We met in January 1975. We went to America together in 1978.
Not: We have met in January 975. We have gone to America together in 1978.
معنی: (ما) در ژانویه 1975 آشنا شدیم. در سال 1978 با هم به امریکا رفتیم.
- از یک زمان تا الان (Time Up to Now)
برای صحبت راجع به بازه زمانی از یک زمان تا حال حاضر از زمان حال کامل (Present Perfect) استفاده می کنیم، یعنی اتفاقاتی که در گذشته افتاده اند اما به زمان حال مرتبطند. اصطلاحات زمانی که معمولا با این زمان و این کاربرد به کار می روند شامل موارد این چنینی می شوند: today (امروز)، this year (امسال)، و in the last six months (طی شش ماه اخیر)
مثال:
I haven’t seen her since January 1995.
Not: I didn’t see her since January 1995.
معنی: از ژانویه 1995 او را ندیده ام.
مقایسه کنید:
مثال | معنی | توضیح |
I haven’t seen her for 20 years. | بیست سال است که او را ندیده ام. | آخرین باری که او را دیدم 20 سال پیش بود. |
I didn’t see her for over 20 years and then I bumped into her last week. | او را به مدت بیش از 20 سال ندیدم و بعد هفته پیش به او بر خوردم. | هفته پیش او را دیدم اما آخرین باری که قبل از هفته پیش او را دیدم 20 سال پیش بود. |
مقایسه کنید:
مثال | معنی | توضیح |
I finished my homework an hour ago. | یک ساعت پیش تکالیفم را انجام دادم. |
یک زمان مشخص در گذشته (Definite time in the past) تکالیفم را در یک زمان مشخص در گذشته تمام کردم (یک ساعت پیش) |
I haven’t finished my homework yet. | هنوز تکالیفم را انجام نداده ام. |
بازه زمانی از گذشته تا الان (Time up to now) تکالیفم را در گذشته شروع کردم و هنوز تمام نشده است (که باز هم به معنی از گذشته تا الان است) |
We had a good day yesterday. | دیروز روز خوبی داشتیم. |
زمان مشخص در گذشته روز خوبی در گذشته داشتیم (دیروز) |
We have had a good day so far. | تا به اینجا روز خوبی داشته ایم. |
از یک زمان در گذشته تا الان روزمان تا الان خوب پیش رفته اما هنوز تمام نشده |
We didn’t see Diana last week. | هفته پیش دیانا را ندیدیم. | زمان مشخص در گذشته (هفته پیش) |
We haven’t seen Diana this week. | این هفته دیانا را ندیده ایم. | از شروع این هفته تا الان |
I didn’t have any lunch today. | امروز نهار نخوردم. | امروز هنوز تمام نشده اما به پایان آن نزدیکیم و از زمان نهار گذشته |
I haven’t had any lunch today. | امروز نهار نخورده ام. | همچنان در امروز قرار داریم و هنوز برای نهار کاملا دیر نشده |
دوره های آموزشی مرتبط
انگلیسی در سفر
آموزش پایه تا پیشرفته زبان انگلیسی (A1 تا C1)
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام خسته نباشید.ببخشید من تااین درس باافتخارباهاتون جلواومدم . و تااخرین درس ادامه میدم.فقط این یادگیری درس نود روزه برای تافل کافیه یا نه ؟