فاعل مجازی در زبان انگلیسی چیست؟ (it و there)
It و there به عنوان فاعل مجازی در انگلیسی
فاعل مجازی در زبان انگلیسی چیست؟ جمله واره ها (clauses) و جمله ها (sentences) در زبان انگلیسی یک فاعل (subject) دارند به مثال های زیر توجه کنید:
He was a teacher.
او یک معلم بود.
نمی توانیم بگوییم “was a teacher”.
She is late.
او دیر کرده.
نمی توانیم بگوییم “is late”.
البته در زمان هایی که از جملات امری (imperative sentences) استفاده می کنیم، نیازی به فاعل نیست:
Go to the supermarket.
به سوپرمارکت برو.
Do it again, please.
لطفا آن (کار) را دوباره انجام بده.
فاعل مجازی There در انگلیسی
اگر در جمله فاعل یا subject نباشد، می توانیم از there استفاده کنیم:
-
زمانی که بگوییم یک چیز کجا یا یه زمانیست:
There’s an interesting book on the shelf.
یک کتاب جالب روی قفسه هست.
There’ll be an eclipse of the moon tonight.
امشب یک ماه گرفتگی (در ماه) خواهد بود.
-
زمان صحبت راجع به تعداد یا مقدار:
There is plenty of bread left.
میزان زیادی نان باقی مانده.
There were twenty people at the meeting.
بیست نفر در جلسه حضور داشتند.
-
وجود یا اتفاق افتادن یک چیز:
There’s a small problem.
یک مشکل کوچک وجود دارد.
There was a nasty fight.
یک دعوای ناجور بود (وجود داشت).
فاعل مجازی it در زبان انگلیسی
از it برای صحبت راجع به موارد زیر استفاده می کنیم:
-
زمان و تاریخ:
It’s nearly one o’clock.
ساعت تقریبا یک است.
It’s my birthday.
تولدم است.
-
آب و هوا:
It’s rainy.
هوا بارانی است.
It’s a lovely day.
روز (آب و هوای) دوست داشتنی ای است.
It was getting cold.
هوا داشت سرد می شد.
زمانی که می خواهیم نظرمان را راجع به یک موضوع بیان کنیم و از فعل be به همراه حالت -ing یا حالت ساده با to استفاده کنیم، می توانیم it را به کار ببریم:
It’s great living here.
زندگی کردن در اینجا عالیست.
در اینجا فعل be همان is در it’s است، و حالت -ing فعل همان living است.
It’s nice to meet you.
ملاقات شما خوب است (از ملاقات با شما خوشوقتم).
در اینجا فعلمان همان is است و حالت infinitive فعل همان to meet است.
در صورتی که می خواهید با کلمه it و کاربردهای آن به شکل کامل آشنا شوید، مقاله کاربرد های it در زبان انگلیسی را مطالعه کنید.
مثال های it و there به عنوان فاعل مجازی در انگلیسی
It is cold.
هوا سرد است.
It rained.
باران آمد.
Is it Friday already?
(به همین زودی) جمعه شد؟
It’s six o’clock.
ساعت شش است.
There is food in the fridge.
غذا در یخچال هست.
It’s always interesting to find out about your family history.
کشف کردن و فهمیدن راجع به تاریخچه خانوادگی ات همیشه جالب است.
حال حالت برعکس این جمله را می بینیم:
To find out about your family history is always interesting.
می بینیم که در این جمله دیگر از it استفاده نشده.
There are five Dutch people in our village.
در روستایمان پنج فرد هلندی وجود دارد.
It’s important to wear a helmet whenever you do any dangerous sport.
مهم است که هرگاه هر ورزش خطرناکی انجام می دهی کلاه ایمنی بپوشی.
It’s useful to write down your passport number somewhere, in case you lose it.
در صورتی که پاسپورتت را گم کنی، مفید است که شماره پاسپورتت را جایی یادداشت کنی.
There’s a woman waiting outside who wants to talk to you.
یک زن بیرون منتظر است که می خواهد با تو صحبت کند.
There are two shops in the village.
دو فروشگاه در روستا وجود دارد.
It’s Thursday, the first of January.
امروز پنجشنبه، اول ژانویه است.
It’s alright.
ردیف است.
It’s no use crying.
گریه کردن فایده ای ندارد.
It’s my first time baking a cake.
دفعه اول کیک پختنم است.
There’s some cake for you on the table.
یک کیک برایت روی میز هست.
There is always something more important to do than clean your fridge.
همیشه یک کار مهمتر از تمیز کردن یخچالت برای انجام دادن هست.
دیدگاهتان را بنویسید