حروف ربط در زبان آلمانی | 10 نوع حرف ربط آلمانی + لیست کامل

مقدمهای بر حروف ربط در زبان آلمانی
حروف ربط در زبان آلمانی (Konjunktionen) کلماتی هستند که جملات یا بخشهای مختلف جمله را به هم متصل میکنند. نقش اصلی حروف ربط در زبان آلمانی، ایجاد پیوستگی و ارتباط بین جملات و یا بخشهای مختلف جمله است. بدون حروف ربط، جملات ما پراکنده و نامرتبط به نظر میرسند. در مکالمات روزمره، استفاده صحیح از حروف ربط میتواند تأثیر زیادی در روانی گفتار داشته باشد و به زبانآموزان کمک کند تا ارتباطات پیچیدهتری برقرار کنند.
اهمیت حروف ربط در زبان آلمانی به دلیل ساختار نسبی سخت این زبان و ترتیب کلمات خاص آن بیشتر به چشم میآید، زیرا ترتیب جملات فرعی و اصلی با استفاده از حروف ربط ممکن است تغییر کند و یادگیری آن برای زبانآموزان حیاتی است. در این مقاله، تمامی جنبههای مختلف حروف ربط بررسی خواهند شد تا زبانآموز بتواند به درک کاملی از این بخش مهم دست یابد.
انواع حروف ربط آلمانی
حروف ربط در زبان آلمانی به دو دستهی کلی تقسیم میشوند: حروف ربط همپایه و حروف ربط وابسته. این دستهبندی بر اساس نقشی است که حروف ربط در ساختار جمله ایفا میکنند.
- حروف ربط همپایه (Nebenordnende Konjunktionen): این دسته از حروف ربط برای اتصال جملات یا عبارتهای مستقل استفاده میشوند؛ جملاتی که میتوانند به طور مستقل و بدون نیاز به جملهی دیگر معنی داشته باشند. این حروف ربط تأثیری بر ساختار جمله ندارند و ترتیب کلمات ثابت باقی میماند.
- حروف ربط وابسته (Unterordnende Konjunktionen): این دسته از حروف ربط جملات وابسته یا فرعی را به جملات اصلی متصل میکنند. جملات وابسته به تنهایی معنای کاملی ندارند و نیازمند جملهی اصلی برای تکمیل معنای خود هستند. این نوع حروف ربط معمولاً ترتیب کلمات را در جمله تغییر میدهند
حروف ربط همپایه در آلمانی
حروف ربط همپایه در زبان آلمانی برای اتصال جملات یا بخشهایی از جمله که معنای مستقل دارند استفاده میشوند. در این نوع ساختار، دو یا چند جمله بدون تغییر در ترتیب افعال به یکدیگر مرتبط میشوند. این نوع حروف ربط تأثیری بر ترتیب کلمات ندارند و به زبانآموزان کمک میکنند تا جملات ساده یا حتی پیچیدهتری را بدون تغییرات زیادی در ساختار اصلی به هم متصل کنند.
انواع حروف ربط همپایه:
حروف ربط همپایه را میتوان به گروههای مختلفی بر اساس کاربرد آنها تقسیم کرد:
اتصال (Verbindung): حروف ربطی که جملات یا عبارات را به هم متصل میکنند.
تضاد (Gegensatz): حروف ربطی که تضاد یا تفاوت را بیان میکنند.
انتخاب (Alternative): حروف ربطی که بین دو یا چند انتخاب یکی را بیان میکنند.
توضیح (Erklärung): حروف ربطی که دلیل یا توضیحی را ارائه میدهند.
حرف ربط هم پایه | معنی فارسی | نوع |
---|---|---|
und | و | اتصال |
oder | یا | انتخاب |
aber | اما | تضاد |
sondern | بلکه | تضاد |
denn | زیرا | توضیح |
doch | اما / با این حال | تضاد |
allein | فقط، اما | تضاد |
sowie | همین که، به محض این که | اتصال |
sowohl…als auch | هم…و هم… | اتصال |
entweder…oder | یا…یا… | انتخاب |
weder…noch | نه…نه… | نفی و تضاد |
und (و)
Ich lerne Deutsch, und meine Schwester lernt Englisch.
من آلمانی یاد میگیرم و خواهرم انگلیسی یاد میگیرد.
oder (یا)
Möchtest du Kaffee oder Tee trinken?
میخواهی قهوه بنوشی یا چای؟
aber (اما)
Ich wollte spazieren gehen, aber es hat geregnet.
من میخواستم پیادهروی کنم، اما باران آمد.
sondern (بلکه)
Ich bin nicht müde, sondern hungrig.
من خسته نیستم، بلکه گرسنهام.
denn (چون / زیرا)
Ich gehe jetzt nach Hause, denn ich bin müde.
من الان به خانه میروم، چون خستهام.
doch (اما / با این حال)
Er hat viel zu tun, doch er nimmt sich Zeit für seine Familie.
او کار زیادی دارد، اما با این حال برای خانوادهاش وقت میگذارد.
allein (فقط، اما)
Er wollte helfen, allein er hatte keine Zeit.
او میخواست کمک کند، اما وقت نداشت.
sowie (همین که / به محض اینکه)
Sowie ich nach Hause komme, rufe ich dich an.
به محض اینکه به خانه برسم، به تو زنگ میزنم.
sowohl…als auch (هم…و هم…)
Sie spricht sowohl Deutsch als auch Englisch.
او هم آلمانی و هم انگلیسی صحبت میکند.
entweder…oder (یا…یا…)
Entweder du kommst mit, oder du bleibst zu Hause.
یا با ما میآیی یا در خانه میمانی.
weder…noch (نه…نه…)
Er trinkt weder Kaffee noch Tee.
او نه قهوه مینوشد و نه چای.
حروف ربط وابسته در آلمانی
حروف ربط وابسته (Unterordnende Konjunktionen) به منظور اتصال جملات فرعی به جملات اصلی استفاده میشوند. جملات فرعی معمولاً نمیتوانند به تنهایی معنای کاملی داشته باشند و به جمله اصلی نیاز دارند تا مفهوم آنها تکمیل شود. این نوع حروف ربط ترتیب کلمات را در جمله تغییر میدهند و معمولاً فعل در جمله فرعی به انتهای جمله منتقل میشود.
انواع حروف ربط وابسته:
حروف ربط آلمانی وابسته، بسته به نوع رابطهای که بین جملات فرعی و اصلی ایجاد میکنند به دستههای مختلف تقسیم میشوند:
سببی (Kausal): بیان دلیل
شرطی (Konditional): بیان شرط
زمانی (Temporal): بیان زمان
مقصدی (Final): بیان هدف
مقایسهای (Komparativ): بیان مقایسه
تضادی (Konzessiv): بیان تضاد یا تناقض
حرف ربط وابسته | معنی فارسی | نوع |
---|---|---|
weil | زیرا | سببی |
dass | که | سببی |
ob | آیا | شرطی |
wenn | اگر / وقتی که | شرطی / زمانی |
falls | در صورتی که | شرطی |
bevor | قبل از این که | زمانی |
nachdem | بعد از این که | زمانی |
obwohl | اگرچه / با وجود این که | تضادی |
damit | تا این که | مقصدی |
sodass | به طوری که | نتیجهای |
als | وقتی که (در زمان گذشته) | زمانی |
während | در حالی که | زمانی |
so dass | به طوری که | نتیجهای |
weil (زیرا)
Ich bleibe zu Hause, weil es regnet.
من در خانه میمانم زیرا باران میبارد.
dass (که)
Ich weiß, dass du gut Deutsch sprichst.
من میدانم که تو خوب آلمانی صحبت میکنی.
ob (آیا)
Ich weiß nicht, ob er kommt.
نمیدانم آیا او میآید یا نه.
wenn (اگر / وقتی که)
Wenn es regnet, bleibe ich zu Hause.
وقتی باران میبارد، من در خانه میمانم.
falls (در صورتی که)
Falls du Zeit hast, komm bitte vorbei.
در صورتی که وقت داشتی، لطفاً بیا.
bevor (قبل از اینکه)
Bevor du gehst, rufe mich an.
قبل از اینکه بروی، به من زنگ بزن.
nachdem (بعد از اینکه)
Nachdem ich gegessen hatte, ging ich ins Bett.
بعد از اینکه غذا خوردم، به رختخواب رفتم.
obwohl (اگرچه / با وجود این که)
Obwohl er krank ist, geht er zur Arbeit.
با وجود اینکه بیمار است، به سر کار میرود.
damit (تا اینکه)
Ich lerne Deutsch, damit ich nach Deutschland reisen kann.
من آلمانی یاد میگیرم تا بتوانم به آلمان سفر کنم.
sodass (به طوری که)
Er arbeitet viel, sodass er müde wird.
او زیاد کار میکند به طوری که خسته میشود.
als (وقتی که – در زمان گذشته)
Als ich Kind war, spielte ich oft im Garten.
وقتی که کودک بودم، اغلب در باغ بازی میکردم.
während (در حالی که)
Während du schläfst, werde ich das Essen kochen.
در حالی که تو میخوابی، من غذا را آماده میکنم.
حروف ربط زمانی در آلمانی
حروف ربط زمانی در زبان آلمانی برای بیان زمان و ترتیب وقوع رویدادها استفاده میشوند. این حروف ربط به ما کمک میکنند تا مشخص کنیم که یک رویداد در چه زمانی نسبت به رویداد دیگر اتفاق میافتد، مانند قبل یا بعد از یک واقعه خاص. این نوع حروف ربط معمولاً در جملات پیچیده به کار میروند و تأثیر مستقیمی بر ترتیب افعال در جمله دارند.
حرف ربط زمانی | معنی فارسی |
---|---|
als | وقتی که (در گذشته) |
wenn | وقتی که / هر وقت (زمان حال یا آینده) |
während | در حالی که |
bevor | قبل از اینکه |
nachdem | بعد از اینکه |
sobald | به محض اینکه |
seit / seitdem | از زمانی که |
bis | تا زمانی که |
als (وقتی که – در گذشته)
Als ich ein Kind war, spielte ich oft draußen.
وقتی که کودک بودم، اغلب بیرون بازی میکردم.
wenn (وقتی که / هر وقت – در زمان حال یا آینده)
Wenn es regnet, bleibe ich zu Hause.
وقتی باران میبارد، من در خانه میمانم.
während (در حالی که)
Während ich arbeite, höre ich Musik.
در حالی که کار میکنم، موسیقی گوش میدهم.
bevor (قبل از اینکه)
Bevor du gehst, rufe mich an.
قبل از اینکه بروی، به من زنگ بزن.
nachdem (بعد از اینکه)
Nachdem ich das Essen gekocht habe, esse ich.
بعد از اینکه غذا را پختم، آن را میخورم.
sobald (به محض اینکه)
Sobald ich nach Hause komme, rufe ich dich an.
به محض اینکه به خانه برسم، به تو زنگ میزنم.
seit / seitdem (از زمانی که)
Seitdem ich Deutsch lerne, fühle ich mich selbstbewusster.
از زمانی که آلمانی یاد میگیرم، اعتماد به نفسم بیشتر شده است.
bis (تا زمانی که)
Ich bleibe hier, bis du kommst.
من اینجا میمانم تا زمانی که تو بیایی.
حروف ربط سببی در آلمانی
حروف ربط سببی برای بیان دلیل یا علت وقوع یک رویداد به کار میروند. این حروف ربط در زبان آلمانی نشان میدهند که چرا یک اتفاق رخ داده است و جمله را با توضیح علت آن تکمیل میکنند. حروف ربط سببی در مکالمات روزمره و نوشتاری بسیار کاربردی هستند و به شما این امکان را میدهند تا دلایل و توجیهات مختلف را در جملاتتان ارائه دهید.
حرف ربط سببی | معنی فارسی |
---|---|
weil | زیرا |
da | چون |
denn | زیرا / چون |
zumal | به ویژه چون |
weil (زیرا)
Ich bleibe zu Hause, weil ich krank bin.
من در خانه میمانم زیرا مریض هستم.
da (چون)
Da es regnet, bleiben wir zu Hause.
چون باران میبارد، ما در خانه میمانیم.
denn (زیرا / چون)
Ich gehe jetzt, denn ich bin müde.
من الان میروم چون خسته هستم.
zumal (به ویژه چون)
Ich werde nicht kommen, zumal ich krank bin.
من نمیآیم، به ویژه چون مریض هستم.
حروف ربط شرطی در زبان آلمانی
حروف ربط شرطی در زبان آلمانی برای بیان شرایط و احتمالات استفاده میشوند. این حروف به ما امکان میدهند تا موقعیتهایی را توصیف کنیم که تحت شرایط خاصی رخ میدهند. استفاده از این نوع حروف ربط برای بیان جملات شرطی ضروری است و معمولاً جملات وابسته به جملهای که شرط را بیان میکند، متصل میشوند. در چنین جملاتی، یک شرط در جمله فرعی وجود دارد که وقوع جمله اصلی به آن وابسته است.
حرف ربط شرطی | معنی فارسی |
---|---|
wenn | اگر / هر وقت |
falls | در صورتی که / اگر |
sofern | مشروط به اینکه |
vorausgesetzt | مشروط به اینکه / به شرطی که |
es sei denn | مگر اینکه |
wenn (اگر / هر وقت)
Wenn es morgen regnet, bleiben wir zu Hause.
اگر فردا باران ببارد، ما در خانه میمانیم.
falls (در صورتی که / اگر)
Falls du Zeit hast, komm bitte vorbei.
در صورتی که وقت داشتی، لطفاً بیا.
sofern (مشروط به اینکه)
Du kannst mitkommen, sofern du pünktlich bist.
میتوانی همراه بیایی، مشروط به اینکه وقتشناس باشی.
vorausgesetzt (به شرطی که)
Wir gehen spazieren, vorausgesetzt, das Wetter ist gut.
ما به پیادهروی میرویم، به شرطی که هوا خوب باشد.
es sei denn (مگر اینکه)
Wir gehen ins Kino, es sei denn, es regnet.
ما به سینما میرویم، مگر اینکه باران ببارد.
حروف ربط متضاد در آلمانی
حروف ربط آلمانی متضاد برای بیان تضاد یا تناقض بین دو جمله یا عبارت به کار میروند. این حروف نشان میدهند که با وجود یک شرایط مخالف یا ناخواسته، رویدادی رخ میدهد. حروف ربط متضاد به زبانآموزان کمک میکنند تا جملاتی را بیان کنند که در آنها، نتیجهای برخلاف انتظار یا پیشفرض به وقوع میپیوندد.
حرف ربط متضاد | معنی فارسی |
---|---|
obwohl | اگرچه / با وجود اینکه |
obgleich | اگرچه |
obschon | اگرچه |
wenngleich | اگرچه (رسمی) |
trotzdem | با این حال / با وجود این که |
dennoch | با این حال |
gleichwohl | با این حال |
obwohl (اگرچه / با وجود اینکه)
Obwohl er krank ist, geht er zur Arbeit.
با وجود اینکه او بیمار است، به سر کار میرود.
obgleich (اگرچه)
Obgleich das Wetter schlecht ist, machen wir einen Spaziergang.
اگرچه هوا بد است، ما به پیادهروی میرویم.
obschon (اگرچه)
Obschon sie müde war, arbeitete sie weiter.
اگرچه او خسته بود، به کار ادامه داد.
wenngleich (اگرچه – رسمی)
Wenngleich er jung ist, hat er viel Erfahrung.
اگرچه او جوان است، تجربه زیادی دارد.
trotzdem (با این حال / با وجود این)
Es regnet, trotzdem gehen wir spazieren.
باران میبارد، با این حال ما به پیادهروی میرویم.
dennoch (با این حال)
Er war müde, dennoch arbeitete er weiter.
او خسته بود، با این حال به کارش ادامه داد.
gleichwohl (با این حال)
Das Projekt war schwierig, gleichwohl wurde es erfolgreich abgeschlossen.
پروژه سخت بود، با این حال به موفقیت به پایان رسید.
حروف ربط هدفی در آلمانی
حروف ربط هدفی در زبان آلمانی برای بیان هدف یا قصد وقوع یک رویداد استفاده میشوند. این حروف نشان میدهند که چرا یک عمل یا رویداد انجام شده است و هدف آن چیست. حروف ربط هدفی در جملاتی به کار میروند که به دنبال بیان دلیل انجام یک عمل یا هدف نهایی آن باشند.
حرف ربط هدفی | معنی فارسی |
---|---|
damit | تا اینکه |
um…zu | برای اینکه / به منظور اینکه |
damit (تا اینکه)
Ich lerne Deutsch, damit ich nach Deutschland reisen kann.
من آلمانی یاد میگیرم تا اینکه بتوانم به آلمان سفر کنم.
um…zu (برای اینکه / به منظور اینکه)
Ich arbeite hart, um meine Familie zu unterstützen.
من سخت کار میکنم برای اینکه خانوادهام را حمایت کنم.
نکته مهم در استفاده از um…zu این است که از آن در جملات با فاعل یکسان استفاده میشود، در حالی که damit برای جملاتی با فاعلهای متفاوت کاربرد دارد.
حروف ربط ترتیبی در آلمانی
حروف ربط ترتیبی برای بیان نتیجه یا پیامد یک رویداد به کار میروند. این حروف نشان میدهند که یک اتفاق یا عمل باعث وقوع چه نتیجهای شده است. جملاتی که با این نوع حروف ربط بیان میشوند معمولاً علت و معلول یک رویداد را مشخص میکنند و به زبانآموزان کمک میکنند تا ارتباطات علت و معلولی را در زبان آلمانی به خوبی بیان کنند.
حرف ربط ترتیبی | معنی فارسی |
---|---|
sodass | به طوری که |
so dass | به طوری که |
folglich | در نتیجه / بنابراین |
infolgedessen | در نتیجه / بنابراین |
demnach | بنابراین |
deshalb | به همین دلیل |
daher | به همین دلیل |
sodass (به طوری که)
Er arbeitete hart, sodass er müde wurde.
او سخت کار کرد به طوری که خسته شد.
folglich (در نتیجه / بنابراین)
Es war spät, folglich gingen wir nach Hause.
دیر وقت بود، در نتیجه ما به خانه رفتیم.
infolgedessen (در نتیجه / بنابراین)
Es gab einen Unfall, infolgedessen war die Straße gesperrt.
یک تصادف رخ داد، در نتیجه خیابان بسته شد.
demnach (بنابراین)
Er hat viel geübt, demnach hat er die Prüfung bestanden.
او خیلی تمرین کرد، بنابراین امتحان را قبول شد.
deshalb (به همین دلیل)
Ich war krank, deshalb bin ich zu Hause geblieben.
من بیمار بودم، به همین دلیل در خانه ماندم.
daher (به همین دلیل)
Das Wetter war schlecht, daher haben wir unseren Ausflug abgesagt.
هوا بد بود، به همین دلیل ما سفر خود را لغو کردیم.
حروف ربط مقایسهای در آلمانی
حروف ربط مقایسهای در زبان آلمانی برای مقایسه دو چیز یا دو وضعیت به کار میروند. این حروف ربط به زبانآموزان کمک میکنند تا بتوانند شباهتها و تفاوتها را بهدرستی بیان کنند. در جملات مقایسهای، معمولاً یکی از دو چیز به عنوان معیار قرار میگیرد و دیگری با آن مقایسه میشود.
حرف ربط مقایسه ای | معنی فارسی |
---|---|
wie | مثل / مانند |
als | از (در مقایسههای مربوط به برتری) |
so…wie | به همان اندازه که / به اندازهی |
je…desto | هرچه…بیشتر |
wie (مثل / مانند)
Er ist so stark wie ein Löwe.
او مثل یک شیر قوی است.
als (از – در مقایسه برتری)
Sie ist größer als ich.
او از من بلندتر است.
so…wie (به همان اندازه که / به اندازهی)
Das Haus ist so groß wie unser Haus.
این خانه به اندازهی خانهی ما بزرگ است.
je…desto (هرچه…بیشتر)
Je mehr ich lerne, desto besser werde ich.
هرچه بیشتر یاد بگیرم، بهتر میشوم.
حروف ربط دو بخشی در آلمانی
حروف ربط دو بخشی (Zweiteilige Konjunktionen) نوعی از حروف ربط آلمانی هستند که از دو قسمت تشکیل شدهاند. این حروف ربط معمولاً برای تأکید بر دو انتخاب یا دو حالت مختلف استفاده میشوند و کاربرد گستردهای در مکالمات روزمره دارند. هر دو بخش از این حروف ربط در دو قسمت مختلف جمله ظاهر میشوند و هر بخش جملهای مستقل را به خود اختصاص میدهد.
حرف ربط دو بخشی | معنی فارسی |
---|---|
entweder…oder | یا…یا |
sowohl…als auch | هم…و هم |
weder…noch | نه…نه |
nicht nur…sondern auch | نه فقط…بلکه همچنین |
teils…teils | تا حدی…تا حدی |
je…desto | هرچه…بیشتر |
entweder…oder (یا…یا)
Entweder kommst du mit, oder du bleibst zu Hause.
یا با ما میآیی یا در خانه میمانی.
sowohl…als auch (هم…و هم)
Sie spricht sowohl Deutsch als auch Englisch.
او هم آلمانی و هم انگلیسی صحبت میکند.
weder…noch (نه…نه)
Er trinkt weder Kaffee noch Tee.
او نه قهوه مینوشد و نه چای.
nicht nur…sondern auch (نه فقط…بلکه همچنین)
Sie ist nicht nur intelligent, sondern auch fleißig.
او نه فقط باهوش است، بلکه همچنین سختکوش است.
teils…teils (تا حدی…تا حدی)
Teils regnet es, teils scheint die Sonne.
تا حدی باران میبارد، تا حدی خورشید میتابد.
je…desto (هرچه…بیشتر)
Je mehr ich lerne, desto besser werde ich.
هرچه بیشتر یاد بگیرم، بهتر میشوم.
جایگاه حروف ربط در جمله های آلمانی
ترتیب کلمات در جمله آلمانی به شدت تحت تأثیر حروف ربط قرار میگیرد. بسته به اینکه از حروف ربط همپایه یا وابسته استفاده شود، جایگاه افعال در جمله تغییر میکند. یادگیری جایگاه صحیح حروف ربط و افعال در جملات میتواند به زبانآموز کمک کند تا ساختار جملات پیچیده را به درستی درک کند و از اشتباهات گرامری رایج جلوگیری کند.
حروف ربط همپایه :
در جملات با حروف ربط همپایه، ترتیب کلمات تغییر نمیکند. فعل در جمله اصلی در جایگاه دوم باقی میماند.
Ich gehe ins Kino, und er bleibt zu Hause.
(من به سینما میروم و او در خانه میماند.)
حروف ربط وابسته :
در جملات با حروف ربط آلمانی وابسته، فعل در جمله فرعی به انتهای جمله میرود. این یکی از مهمترین تفاوتهای جملات فرعی و اصلی در زبان آلمانی است.
Ich gehe ins Kino, weil es regnet.
(من به سینما میروم، چون باران میبارد.)
در این مثال، فعل “regnet” به انتهای جمله فرعی منتقل شده است.
ترکیب جملات فرعی و اصلی:
وقتی جمله فرعی قبل از جمله اصلی بیاید، فعل جمله اصلی در جایگاه اول میآید:
Weil es regnet, gehe ich ins Kino.
(چون باران میبارد، من به سینما میروم.)
در این حالت، “gehe” (فعل) به جایگاه اول جمله اصلی منتقل شده است.
نکات گرامری مهم:
حروف ربط همپایه به هیچ وجه ترتیب کلمات را تغییر نمیدهند، اما حروف ربط وابسته تغییرات مهمی در جایگاه افعال ایجاد میکنند.
اگر جمله با حرف ربط وابسته آغاز شود، فعل جمله اصلی بلافاصله بعد از جمله فرعی قرار میگیرد.
جمعبندی
در این مقاله، تمامی جنبههای مهم حروف ربط در زبان آلمانی را بررسی کردیم. از حروف ربط همپایه که جملات یا عبارتهای مستقل را به هم متصل میکنند، تا حروف ربط وابسته که جملات فرعی و اصلی را ترکیب کرده و جایگاه فعل را تغییر میدهند. همچنین حروف ربط زمانی، سببی، شرطی، هدفی، مقایسهای و ترتیبی را پوشش دادیم که هر کدام نقش مهمی در ایجاد جملات پیچیدهتر و پیشرفتهتر دارند.
یادگیری و استفاده صحیح از حروف ربط در زبان آلمانی میتواند کمک بزرگی به روانی گفتار و نوشتار کند. همچنین توانایی ترکیب جملات ساده به جملات پیچیده، مهارتی است که با تمرین و تکرار به دست میآید.
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
چقدر جامع و کامل ، متحیرم آرزوی بهترین ها برای شما ، خدا قوت
سلام به شما . و متشکر از این مجموعه بسیار کامل و راهنما . مدتی بود که به دنبال اینچنین مجموعه ای بودم .شکر خدا شما عزیزان به این درس مهم آموزشی مبادرت کرده بودید. باز هم متشکر .انشاالله سلامت و پایدار و شادمان باشید.