گرامر must، have to، should، ought در انگلیسی | کاربردها و تفاوت
نیازی به مقدمه بی فایده نیست! مستقیم برویم سر اصل مطلب، و مهمترین بخش مقاله امروز:
- تفاوت should و must – از must برای ابراز اجبار شدید و غیرقابل اجتناب استفاده می شود؛ این در حالیست که شدت should کمتر است و از آن برای احتمال، اجبار، توصیه، پیشنهاد، و جملات شرطی استفاده می شود.
- تفاوت must و have to – اول، must زمانی بکار می رود که خودتان چیزی را به خودتان اجبار می کنید، مثلا “باید امروز بهتر کار کنم”، اما از have to برای اجبارهای بیرونی استفاده می شود، مثلا “باید تکلیف را تا دوشنبه برسانم (اجبار توسط معلم و کلاس). دوم، have to غیررسمی تر از must است. سوم، درجه تاکید must بیشتر است. برای احتمال، مثلا “او باید امروز مریض باشد که سر کار نیامده”، از must استفاده می کنیم و نه have to. از must بیشتر در زمان حال (حال ساده) استفاده می کنیم، اما در مورد have to و زمان (tense) آن، انتخاب های بیشتری داریم.
- تفاوت should و have to – تفاوت اصلی این است که should حالت توصیه دارد و have to اجبار را می رساند و محکم تر است.
- تفاوت should و ought to – از ought to برای صحبت راجع به نظرات یا یک چیز که محتمل است استفاده می کنیم. اما از should زمانی استفاده می کنیم که می خواهیم بگوییم بنظرمان چه چیزی برای یک نفر یا یک چیز بهترین است – یعنی به نوعی یک توصیه.
- تفاوت have to و ought to – از have to بیشتر برای اجبار استفاده می کنیم، اما ought to به آن اندازه محکم نیست. مورد بعدی این که معمولا (و مخصوصا در مکالمه انگلیسی) از ought to در جملات منفی و سوالی استفاده نمی کنیم.
حالا که با تفاوت ها و کاربردهای این کلمات و ساختارها به شکل خلاصه آشنا شدیم، در ادامه به شکل مفصل به هر کدام، تفاوت هایش با بقیه، کاربردهای آن و مثال هایی از کاربرد آن در جملات انگلیسی خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
کاربرد Have to و Must در انگلیسی
این دو، از مهمترین ساختارهایی هستند که می توانید از آنها برای بیان اجبار در زبان انگلیسی استفاده کنید. اول از همه، باید بتوانیم زمانی که می خواهیم یک جمله انگلیسی بگوییم یا بنویسیم، تصمیم بگیریم که از کدام یک از این دو استفاده کنیم. برای این کار، کافیست تعدادی سوال از خود بپرسید و به آنها پاسخ دهید:
-
آیا اجبار بیرونی است یا درونی؟
یعنی چه؟ خب می دانیم که هر دوی must و have to اجبار را بیان می کنند. در صورتی که اجبار بیرونی باشد، یعنی یک نفر دیگر اجبار را بوجود آورده باشد، باید از have to استفاده کنیم. مثلا:
I have to finish my homework because my teacher told me to.
باید تکلیفم را تمام کنم چرا که معلمم گفته (اجبار کرده)
در اینجا، گوینده جمله خودش تصمیم نگرفته تکالیفش را تمام کند، بلکه معلمش این را گفته. این یعنی اجبار بیرونی. یک مثال دیگر:
Dad said you have to eat all your vegetables.
پدر گفت باید تمام سبزیجاتت را بخوری
این مثال نیز اجبار بیرونی را نشان می دهد. از طرف دیگر، اجبار در اثر تصمیم خود گوینده جمله اتفاق می افتد و در کل یک نفر خودش برای خودش برای انجام کاری اجبار قائل می شود. در این شرایط اجبار درونی داریم و باید از must استفاده کنیم. مثلا:
I must study so I pass the test.
باید مطالعه کنم (درس بخوانم) که امتحان را قبول شوم
I must eat this because I want to be healthier.
باید این را بخورم چون می خواهم سالم تر باشم.
برای جمع بندی، به دو مثال زیر نگاه کنید و آنها را مقایسه کنید؛ آنها را به یک شکل ترجمه می کنیم تا سعی کنید خودتان تفاوت را متوجه شوید:
I must leave before it gets dark.
باید قبل از اینکه هوا تاریک شود بروم
I have to leave before it gets dark.
باید قبل از اینکه هوا تاریک شود بروم.
-
آیا موقعیت رسمی است یا غیررسمی؟
به شکل کلی می توان گفت have to نسبت به must غیررسمی تر است. می توان از have to برای دستور دادن استفاده کرد؛ مثلا:
Henry has to wash the dishes every Wednesday.
هنری باید هر چهارشنبه ظرف ها را بشوید.
You have to go there at 5:00.
باید ساعت 5 به آنجا بروی.
همچنین در مکالمات غیررسمی انگلیسی و محاوره، می توان از have to برای درخواست ها استفاده کرد. مثلا:
Are you busy tonight? You have to help me get ready for my date!
امشب درگیری؟ باید به من برای آماده شدن برای قرارم کمک کنی!
معمولا از must در انگلیسی رسمی تر استفاده می کنیم. درست است که کلمه must به اندازه have to دستوری نیست، اما اصرار و لزوم را به صورت مودبانه نشان می دهد:
You must forgive me.
باید من را ببخشید.
You must come for dinner tonight.
باید امشب برای شام بیایید.
-
آیا نیاز به افزودن به شدت اصرارتان دارید؟
می توانید از کلمه must برای افزودن حس اضطرار و نیاز به یک اتفاق یا یک کار استفاده کنید. مثلا جمله زیر را در نظر بگیرید:
I must get going.
باید بروم.
در اینجا علاوه بر اینکه حسی از اضطرار را منتقل می کنید که باید بروید، این را هم منتقل می کنید که می خواهید بمانید اما نمی شود. حال اگر از جلمه “I have to get going” استفاده کنید، به اندازه must مودبانه نیست و اثرات آن را ندارد. جمله زیر را در نظر بگیرید:
.I have to leave
باید بروم.
این جمله ممکن است نشان دهد که اگر شما نروید، ممکن است عواقبی برایتان داشته باشد؛ حتی ممکن است به این مورد مستقیما در جمله اشاره شود. مثال:
I have to leave, or my mom will be angry.
باید بروم، وگرنه مادرم عصبانی خواهد شد.
-
آیا راجع به برداشت غیرمستقیم صحبت می کنید؟
ممکن است بخواهید با توجه به چیزی که بنظر می رسد و عوامل مختلف، برداشتی که دارید (Inference) را اعلام کنید. در این صورت می توانید از must استفاده کنید. از have to اما، نمی توانید به این شکل استفاده کنید.
برای فهم بهتر این ساختار، مثالهایی در ادامه می آوریم:
You must be so tired after working all night.
بعد از تمام شب کار کردن باید خسته باشی.
She must be sad that her bike was stolen.
او باید از این که دوچرخه اش دزدیده شده ناراحت باشد.
-
آیا دارید سوال می پرسید؟
زمانی که در حال پرسیدن سوال در انگلیسی هستید، معمولا استفاده از have to نسبت به must بسیار رایج تر است. همچنین حواستان باشد موقع ساخت سوال با have to از “do” نیز استفاده کنید. مثال:
Do you have to sing every time we watch this movie?
هر دفعه که این فیلم را می بینیم باید آواز بخوانی؟
Why does Anna have to come over?
چرا آنا باید بیاید اینجا؟
When do I have to turn in my essay?
چه زمانی باید مقاله ام را تحویل بدهم؟
در صورتی که در سوال خود از must استفاده کنید، پرسش شما بسیار رسمی تر خواهد بود و همچنین کمی تهاجمی است و بار منفی خواهد داشت. مثال:
Must he wear that yellow vest again?
او باید دوباره آن جلیقه زرد را بپوشد؟
Must you sing so loudly?
باید اینقدر بلند آواز بخوانی؟؟
در نهایت، حواستان باشد در سوالاتی که با must می سازید به هیچ وجه از do استفاده نکنید.
نادرست: ?Do you must eat pickles
درست: ?Do you have to eat pickles
درست: ?Must you eat pickles
-
آیا در حال استفاده از حالت منفی must یا حالت منفی have to هستید؟
در این مورد یک اتفاق جالب می افتد. در صورت استفاده از حالت منفی must دارید اجبار کامل منفی را منتقل می کنید. اما حالت منفی have to به این معناست که لازم نیست کاری انجام شود یا نیاز به افتادن یک اتفاق نیست.
You must not (mustn’t) eat these cupcakes.
نباید این کاپ کیک ها را بخوری.
He must not (mustn’t) be late to work.
او نباید سر کار دیر کند. (دیر سر کار برسد)
You do not have to go to the park, but you can.
نیازی نیست به پارک بروی، اما می توانی. (بروی)
He does not have to turn in his homework assignment.
او نیازی نیست تکالیف خانه اش را تحویل دهد.
معمولا زمانی که با have to جمله منفی می سازیم از حالت مخفف (don’t و doesn’t) استفاده می کنیم:
She doesn’t have to cut her hair
لازم نیست مویش را کوتاه کند.
You don’t have to wear makeup.
لازم نیست آرایش داشته باشی.
-
دارید از چه زمانی استفاده می کنید؟
از must معمولا در زمان حال استفاده می کنیم.
You must stop right now.
باید همین حالا توقف کنی.
همچنین می توانید از must در گذشته استفاده کنید، اما لازم است “must have” را به کار ببرید. مثلا:
Sam must have left it at school last week.
سم باید آن را هفته پیش در مدرسه می گذاشت.
Abraham Lincoln must have been very brave.
آبراهام لینکلن باید خیلی شجاع بوده باشد.
همچنین می توان از must برای صحبت راجع به چیزی که باید در آینده اتفاق بیافتد استفاده کرد:
You must teach me archery next month.
باید ماه آینده به من تیراندازی (با کمان) یاد بدهی.
اما از have to می توان در گذشته، حال، آینده استفاده کرد. فقط کافیست که have را به شکل درست صرف کنید. مثلا:
I had to take a nap yesterday.
دیروز باید چرت می زدم.
I have to hang up the phone.
باید تلفن را قطع کنم.
I will have to go to the doctor tomorrow.
فردا باید بروم دکتر.
کاربرد should در انگلیسی
راجع به تفاوت should با have to و must می توان گفت که از should زمانی استفاده می کنیم که تمرکز کمتری روی اجبار داشته باشیم، این در صورتی است که have to و must در مقایسه با should درجه اجبار بالاتری دارند و دیگر حالت توصیه ندارند. اما بیایید بهتر should را بشناسیم.
از should معمولا برای موارد زیر استفاده می کنیم:
- توصیه یا پیشنهاد دادن
- ابراز اجبار
- صحبت کردن راجع به احتمالات و انتظارات
- صحبت راجع به شرط ها و استفاده در جملات شرطی
- جایگزین کردن ساختار التزامی (subjunctive structure)
ساختار should در انگلیسی
ساختار اصلی جملات دارای should به شکل زیر است:
main verb (فعل اصلی – در حالت ساده) |
+ | should | + |
subject (فاعل) |
نکته: فعل should حالت های دیگری ندارد و تنها به شکل should استفاده می شود (یعنی مثلا s یا ing یا … نمی گیرد). فعل اصلی نیز به شکل ساده base form می آید.
برای ساخت جمله منفی باید بعد از should، کلمه not را اضافه کنیم. مثال:
You should not go.
نباید بروی.
برای ساخت جملات سوالی، ترتیب (از چپ به راست) به شکل Should + subject + verb خواهد بود. مثلا:
Should we help?
باید کمک کنیم؟
Yes, you should (help).
بله، شما باید (کمک کنید)
No, you should not/shouldn’t (help).
نه، شما نباید (کمک کنید)
در صورتی که می خواهید حالت استمراری را بسازید، می توانید از should + be + -ing استفاده کنید. مثلا:
You should be working, right?
باید در حال کار کردن باشی، درست است؟
و در صورتی که می خواهید از should برای زمان گذشته استفاده کنید، می توانید از ساختار (شکل سوم فعل) + have + should + (فاعل) subject استفاده کنید.
نکته: نمی توانید از to بعد از should استفاده کنید.
نادرست: .He should to go
نکته آخر این که برای خود should حالت مخفف وجود ندارد، اما می توانید حالت منفی آن یعنی should not را به shouldn’t مخفف کنید.
کاربرد should برای توصیه ها و نظرها
معمولا از should برای بیان توصیه ها و نظرات استفاده می کنیم (که این موضوع مشابه کاربرد ساختار ought to است). مثال:
You should see the new James Bond movie. It’s great!
باید فیلم جدید جیمزباند را ببینی. عالیست!
You should try to lose weight.
باید سعی کنی وزن کم کنی
John should get a haircut.
جان باید مویش را بزند
He shouldn’t smoke. And he should stop drinking too.
او نباید سیگار بکشد. و باید نوشیدن (الکل) را هم کنار بگذارد
What should I wear?
چه باید بپوشم؟
They should make that illegal.
باید آن را غیرقانونی کنند.
There should be a law against that.
باید قانونی ضد آن (وجود داشته) باشد.
People should worry more about global warming.
مردم باید بیشتر راجع به گرمایش زمین نگران باشند (نگرانی به خرج دهند)
معمولا وقتی می خواهیم بگوییم دولت باید …یا کلا بخواهیم بگوییم کسی غیر از ما باید کاری را انجام دهد، از They should … استفاده می کنیم:
They should fix this road.
باید این جاده را درست کنند.
They should have more staff in this store.
باید کارکنان بیشتری در این فروشگاه داشته باشند.
They should have abolished this tax years ago.
باید این مالیات را سال ها پیش ملغی می کردند.
استفاده از should برای اجبار (obligation)، وظیفه (duty) یا اصلاح کردن رفتارها (correctness)
به جای هر گونه توضیح، بهتر است این کاربردهای should را از طریق مثال و جمله بشناسیم:
You should be wearing your seatbelt.
باید کمربندت را بسته باشی (اجبار)
I should be at work now.
الان باید سر کار باشم (وظیفه)
You shouldn’t have said that to her.
نباید آن حرف را به او می زدی (اصلاح)
He should’ve been more careful.
باید مراقب تر می بود
Should you be driving so fast?
باید به این تندی برانی؟
کاربرد should در احتمال و انتظار
از should برای بیان احتمالات، یا در واقع این که انتظار داریم چه اتفاقی بیافتد نیز استفاده می کنیم:
Are you ready? The train should be here soon.
آماده ای؟ قطار باید به زودی اینجا باشد (به اینجا برسد).
$10 is enough. It shouldn’t cost more than that.
10 دلار کافیست. نباید بیش از آن باشد (هزینه/قیمت داشته باشد)
Let’s call Mary. She should’ve finished work by now.
بیا به ماری زنگ بزنیم. باید تا الان کارش را تمام کرده باشد.
استفاده از should در جملات شرطی
گاها در جملات شرطی، و برای اول شخص مفرد و جمع (I و we) از should به جای would استفاده می کنیم. به عنوان مثال:
If I lost my job, I should have no money.
اگر شغلم را از دست می دادم (باید) هیچ پولی نمی داشتم.
We should be grateful if you could send us your latest catalog.
اگر می توانستید جدیدترین کاتالوگتان را برایمان بفرستید ممنون می شدیم.
کاربرد should در جملات دارای …If I were you I should
معمولا از این ساختار شرطی، برای توصیه و نصیحت استفاده می کنیم. مانند:
If I were you, I should complain to the manager.
اگر جای شما بودم، به مدیر اعتراض می کردم.
If I were you, I shouldn’t worry about it.
اگر جای تو بودم، راجع بهش نگران نمی شدم.
I shouldn’t say anything if I were you.
اگر جای تو بودم چیزی نمی گفتم.
در واقع در این جملات، I should همان معنای you should را می دهد، یعنی “تو باید …”.
Should برای ساختار نیمه التزامی (pseudo subjunctive)
معمولا زمانی که می خواهیم راجع به چیزی صحبت کنیم که یک فرد یا افراد می خواهند اتفاق بیافتد، یا امید دارند اتفاق بیافتد یا تصور می کنند اتفاق بیافتد، از ساختار subjunctive یا التزامی استفاده می کنیم. مثلا:
The president insists that the prime minister attend the meeting.
رییس جمهور اصرار دارد نخست وزیر در جلسه شرکت کند.
معمولا این ساختار در انگلیسی امریکایی رایج است. اما در انگلیسی بریتیش همین کار را با should انجام می دهیم.
مثلا مثالی که زدیم در انگلیسی بریتانیایی به شکل زیر در می آید:
The president insists that the prime minister should attend the meeting.
در ادامه چند مثال می زنیم تا این ساختار برای شما قابل درک تر شود:
انگلیسی بریتیش |
انگلیسی امریکایی |
The president is insisting that pollution should be reduced. |
The president is insisting that pollution be reduced. رییس جمهور دارد اصرار می ورزد که آلودگی کم شود. |
The manager recommended that Mary should join the company. |
The manager recommended that Mary join the company. مدیر پیشنهاد داد که مری به شرکت ملحق شود. |
It is essential that we should decide today. |
It is essential that we decide today.
.الزامی است که امروز تصمیم بگیریم |
It is necessary that everyone should arrive on time. |
It was necessary that everyone arrive on time. الزامی بود که همه سر وقت برسند. |
استفاده از should در ? … Why should
اگر چیزی را نفهمیم یا با آن موافق نباشیم، می توانیم از این ساختار استفاده کنیم.
Why should it be illegal to commit suicide? It’s your life.
چرا باید غیرقانونی باشد که خودکشی کنی؟ زندگی خودت است.
ساختارهای ? … Why should و ? … How should همچنین می تواند نشان دهد که ما عصبانی هستیم:
A: Help me with this. B: Why should I?
ای: در این کار کمکم کن. بی: چرا باید (این کار را بکنم؟)
A: Where are my keys? B: How should I know?
ای: کلیدهایم کجا هستند؟ بی: از کجا باید بدانم؟
کاربرد ought to در زبان انگلیسی
می توان گفت ought to یک فعل نیمه مدال (semi-modal) است؛ چرا که گاها مثل یک فعل مدال رفتار می کند، و گاها مانند یک فعل اصلی. یعنی مثل افعال اصلی بعد از خود to دارد، اما مانند افعال مدال از شخص به شخص فُرم آن تغییر نمی کند.
I ought to phone/call my parents.
باید به والدینم زنگ بزنم
It ought to be easy now.
باید الان راحت باشد.
ساختار و فرم های مختلف Ought to
-
شکل مثبت
در این حالت، ought to بین فاعل و فعل اصلی می آید. مثلا:
We ought to do more exercise.
باید بیشتر ورزش کنیم.
نکته: نمی توان از ought to به همراه افعال مدال دیگر استفاده کرد. یعنی:
نادرست: Medicine ought to can be free.
نادرست: Medicine can ought to be free.
درست: .Medicine ought to be free = دارو باید رایگان باشد.
-
شکل منفی
برای حالت منفی، یک not اضافه می کنیم، یعنی: ought not to. همچنین می توانیم از حالت مخفف آن یعنی oughtn’t to استفاده کنیم. توجه داشته باشید که با ought to نمی توانیم از don’t، doesn’t، و didn’t استفاده کنیم. مثال:
We ought not to have so much food.
نباید اینقدر غذا بخوریم.
You oughtn’t to have said that about his mother.
نباید آن حرف را راجع به مادرش می زدی.
-
شکل سوالی
برای ساخت سوال جای فاعل و ought to را عوض می کنیم. برای ساخت سوال از do، does و did استفاده نمی کنیم:
Ought she to call the police?
او باید به پلیس زنگ بزند؟
Ought we to be more worried about the environment?
آیا باید بیشتر نگران محیط زیست باشیم؟
باز هم توجه کنید که ساخت سوال با ought to چندان رایج نیست و معمولا از should برای ساخت سوال استفاده می کنیم.
- کاربردها:
- چیزهایی که می خواهیم یا ایده آل ما هستند
به عنوان مثال:
They ought to have more parks in the city center.
باید در مرکز شهر پارک های بیشتری داشته باشند (بسازند)
We ought to eat lots of fruit and vegetables every day.
باید هر روز یک عالمه میوه و سبزیجات بخوریم.
همچنین می توانیم از ساختار ought to have + pp استفاده کنیم که برای بیان چیزی است که در گذشته می خواستیم باشد اما اتفاق نیفتاد. از این ساختار می توان برای بیان پشیمانی و حسرت استفاده کرد:
We ought to have locked the gate. Then the dog wouldn’t have gotten out.
باید در را قفل می کردیم. آن موقع سگ بیرون نرفته بود (نمی رفت).
I often think that I ought to have studied medicine not pharmacy.
اغلب فکر می کنم باید پزشکی می خواندم نه داروسازی.
-
احتمالات
از ought to همچنین می توانیم برای صحبت راجع به چیزی که احتمال دارد اتفاق بیفتد استفاده کنیم:
The concert ought to only take about two hours so we’ll be home by 12 pm.
کنسرت (احتمالا) باید حدود دو ساعت طور بکشد بنابراین تا 12 خانه خواهیم بود.
There ought to be some good films at the cinema this weekend.
(احتمالا) باید این آخر هفته فیلم های خوبی در سینما باشد.
-
Ought to یا Should؟
می توان گفت که این دو در معنا تا حد زیادی به هم شبیه هستند؛ اما should رایج تر از ought to است و همچنین استفاده از ought to رسمی تر از should به شمار می رود.
فقط یک نکته پیشرفته تر هم هست که بد نیست آن را یاد بگیرید: وقتی که جمله ای با ought to می سازیم و بعد می خواهیم برای آن پرسش تاییدی (tag question) بیاوریم و بگوییم “مگر نه؟”، بهتر است برای این کار از should استفاده کنیم. مثلا:
There ought to be a speed limit here, shouldn’t there?
باید در اینجا کنترل سرعت وجود داشته باشد، مگر نه؟
We ought not to have to pay for basic medicines, should we?
ما نباید مجبور باشیم برای داروهای اساسی پول بدهیم، مگر نه؟
سخن آخر
امیدواریم از این مبحث و این مقاله استفاده کرده باشید. این مطلب تنها یکی از ده ها درس گرامری در بخش گرامر رایگان زبان مستر است و می توانید به کمک این بخش، و به شکل کلی بخش آموزش رایگان انگلیسی زبان مستر، زبان انگلیسی خود را به سطح خوبی برسانید.
دیدگاهتان را بنویسید