پادکست زبان انگلیسی ۱6 – It Was a Year Ago
پادکست زبان انگلیسی
It Was a Year Ago
It Was a Year Ago
A slight breeze blew as Doug stood staring down at Joey.
“Hello, Joey,” said Doug.
Silence surrounded the two of them.
“Joey, I’m sorry. I didn’t mean it. I didn’t. And, Joey – Merry Christmas.”
Doug placed a rose on Joey’s tombstone and walked away.
“Can you ever forgive me,” he asked, “for driving home drunk?”
Grace Caguimbaga
(همین) یک سال پیش بود
وقتی داگ، ایستاد و از بالا به جویی خیره شد، نسیم ملایمی وزید.
داگ گفت: “سلام، جویی.”
سکوت هر دو را احاطه کرد(ه بود).
“جویی، متاسفم. نمی خواستم این طور بشه، نمی خواستم. و (راستی) جویی – کریسمس مبارک.”
داگ یک شاخه رز روی قبر جویی گذاشت و دور شد.
او پرسید: “هیچ وقت می تونی من رو به خاطر این که مست در راه خونه پشت فرمون نشستم ببخشی؟”
گریس کاگوئیمباگا
It Was a Year Ago
A slight breeze blew as Doug stood staring down at Joey.
“Hello, Joey,” said Doug.
Silence surrounded the two of them.
“Joey, I’m sorry. I didn’t mean it. I didn’t. And, Joey – Merry Christmas.”
Doug placed a rose on Joey’s tombstone and walked away.
“Can you ever forgive me,” he asked, “for driving home drunk?”
Grace Caguimbaga
(همین) یک سال پیش بود
وقتی داگ، ایستاد و از بالا به جویی خیره شد، نسیم ملایمی وزید.
داگ گفت: “سلام، جویی.”
سکوت هر دو را احاطه کرد(ه بود).
“جویی، متاسفم. نمی خواستم این طور بشه، نمی خواستم. و (راستی) جویی – کریسمس مبارک.”
داگ یک شاخه رز روی قبر جویی گذاشت و دور شد.
او پرسید: “هیچ وقت می تونی من رو به خاطر این که مست در راه خونه پشت فرمون نشستم ببخشی؟”
گریس کاگوئیمباگا
دیدگاهتان را بنویسید