کلمات مخفف در تکست و چت آلمانی
آلمانی ها، همانطور که حدس زده اید، از برخی تکست های انگلیسی استفاده می کنند؛ اما خوشبختانه در یادگیری زبان آلمانی نیز مخفف های تکست و چت آلمانی بسیار زیاد است. چرا سعی نمی کنید با ارسال یک پیام کوتاه به زبان آلمانی یک دوست آلمانی را تحت تأثیر قرار دهید؟ فقط از درست بودن همه چیز مطمئن باشید و شکل صحیح نوشتن کلمات را فراموش نکنید.
کلمات مخفف در تکست و چت آلمانی
1. 8tung (Achtung)
مراقب باش
2. ads (alles deine Schuld)
همه ش تقصیر توئه
3. akla? (alles klar?)
همه چی رو به راهه؟
4. aws (auf Wiedersehen)
خداحافظ
5. bb (bis bald)
به زودی می بینمت
6. bda (bis dann)
تا اون موقع
7. bidunowa? (Bist du noch wach?)
هنوز بیداری
8. braduhi?(brauchst du Hilfe?)
کمک می خوای؟
9. bs (bis später)
تا بعد
10. dad (denke an dich)
فکر کردن به تو
11. div (danke im Voraus)
پیشاپیش متشکرم
12. dubido (du bist doof)
تو احمقی
13. ff (Fortsetzung folgt)
ادامه دارد
14. g (grinsen)
پوزخند
15. g&k (Gruß und Kuss)
بغل کردن و بوسیدن
16. gn8 (gute Nacht)
شب بخیر
17. hdl (hab dich Lieb)
دوستت دارم
18. hegl (herzlichen Glückwunsch)
تبریک می گویم
19. ild (ich liebe dich)
دوست دارم
20. jon (jetzt oder nie)
یا حالا یا هیچوقت
21. lg (liebe Grüße)
با احترام صمیمانه
22. mamim a(mail mir mal)
برام ایمیل کن
23. mumidire (muss mit dir reden)
باید باهات صحبت کنم
24. n8 (Nacht)
شب
25. nfd (nur für dich)
فقط برای تو
26. pg (Pech gehabt)
بدشانسی
27. rumian (ruf mich an)
با من تماس بگیر
28. sfh (Schluss für heute)
برای امروز کافیه
29. siw(soweit ich weiß)
تا جایی که من می دونم
30. sz (schreib zurück)
پاسخ دادن
31. vlg (viele Grüße)
با احترام
32. vv (viel Vergnügen)
بسیار سرگرم کننده
33. wamaduheu? (was machst du heute?)
امروز می خوای چی کار کنی؟ امروز چیکاره ای؟
34. Waudi (warte auf dich)
منتظر تو هستم
35. We (Wochenende)
آخر هفته
36. LOL (Laughing Out Loud)
بله مثل هرجای دیگر دنیا، ما در آلمان نیز از “lol” استفاده می کنیم. من مطمئن هستم که همه شما معنی آن را می دانید.
معنی: بلند خندیدن، با صدای بلند خندیدن
مثال:
Er ist die Treppe heruntergefallen, LOL.
او از پله ها افتاد، LOL.
37. IDA (Ich Dich Auch)
پاسخی در مقابل جمله دوستت دارم.
معنی: منم ازت خوشم میاد / من هم شما را دوست دارم. / من هم همینطور.
مثال:
Du bist auch meine beste Freundin, IDA.
تو نیز بهترین دوست من هستی، منم تو را دوست دارم.
38. kA (keine Ahnung)
شما شرایط را می دانید اما نمی دانید چه پاسخی بدهید. وقتی این اتفاق می افتد، می توانید kA را تایپ کنید و شخص مقابل می داند که بهتر است از شخص دیگری سوال کند.
معنی: نظری ندارم. / هیچ راه حلی ندارم.
مثال:
Ich habe kA wie das funktioniert.
من هیچ ایده ای از نحوه کارکرد آن ندارم.
39. SuFu (SuchFunktion)
این معمولاً در گروه های فیس بوک یا سایر رسانه های اجتماعی مورد استفاده قرار می گیرد. این اغلب توسط مدیرانی استفاده می شود که می خواهند به شما پیشنهاد دهند که استفاده از نوار جستجو بهتر از سوال پرسیدن درباره یک موضوع قدیمی است.
نشان دادن یک تلفن هوشمند و دکمه جستجو.
معنی: آیتم جست و جو.
مثال:
Bitte benutzt die SuFu.
لطفا از آیتم جست و جو استفاده کنید.
40. WD (Wieder da)
با این عبارت خلاصه، به افراد اطلاع می دهید که از انجام کاری برگشته اید.
معنی: من برگشتم.
مثال:
Ich war kurz auf Toilette, WD.
من فقط به توالت رفتم، دوباره برگشتم.
41. AFK and BTK (Weg von der Tastatur / Zurück an der Tastatur)
این اغلب توسط گیمرها و در رایانه استفاده می شود. غالباً، گیمرها با هم تیمی های خود گپ می زنند و وقتی به دستشویی می روند، به آن ها اطلاع می دهند که از صفحه کلید دور هستند یا به صفحه کلید برمی گشته اند.
معنی: دور از کیبورد. / بازگشت به صفحه کلید.
مثال:
Ich bin afk.
من از صفحه کلید دور هستم.
Ich bin btk.
من بازگشتم پیش صفحه کلید.
42. XOXO (Umarmung und Küsschen)
مانند LOL، همه دنیا از این زبان عامیانه استفاده می کنند. شما می دانید چه معنایی دارد.
معنی: بغل و بوسه.
مثال:
Wir sehen uns morgen XOXO.
فردا هم را خواهیم دید، XOXO.
43. Vlt. and Vllt (Vielleicht)
کلمه “Vielleicht” اغلب در زبان آلمانی استفاده می شود. اگر انصاف داشته باشم، تایپ خود کلمه بر روی صفحه کلید اصلا آسان نیست بنابراین در عوض، فقط “vlt” را تایپ می کنند.
معنی: شاید. احتمالا.
مثال:
Hast du vlt. Heute Abend Zeit?
آیا ممکن است امشب کمی وقت داشته باشید؟
44. Y (Warum)
معنی: چرا؟
مثال:
Y hat dich dein Freund verlassen?
چرا دوست پسرتان از شما جدا شد؟
45. HDF (Halt die Fresse)
گزاره واقعاً خوبی نیست، اما ما می خواهیم در اینجا به آن اشاره کنیم، زیرا ممکن است با آن روبرو شوید. امروزه، گفتار نفرت و سخنان بد در شبکه های اجتماعی بسیار رایج است، بنابراین ممکن است با یک شخص که با شما موافق نیست برخورد کنید.
معنی: خفه شو/ دهنت رو ببند
مثال:
Du bist ein Idiot, HDF.
شما احمق هستید، دهان خود را ببندید.
مخفف جملات آلمانی خارج از دنیای اینترنت و پیام کوتاه
1. Alter
این عبارت نسخه کوتاه Alter Schwede است که به “سوئدی قدیمی” ترجمه می شود و به طور گسترده ای برای ابراز تعجب، سلام و احوالپرسی با کسی، یا حتی به عنوان استنباط استفاده می شود. ضمناً، گفتنی است که این عبارت را از برخی جوانان آلمانی زیاد خواهید شنید.
معنی: مرد، آدم، شخص، پسر
مثال:
Alter! Das sind deine neuen Schuhe?
هی پسر! این کفش های جدیدت است؟
2. Moin
در این مقاله ما فقط یک راه دیگر برای سلام کردن به زبان عامیانه آلمانی آورده ایم. این مورد در همه جا و همه گروه های سنی به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرد؛ بنابراین با این کلمه کارتان کاملاً راحت می شود. در زبان عامیانه آلمانی در جنوب، بومیان از آن به عنوان روشی برای گفتن “صبح بخیر” استفاده می کنند.
معنی: سلام
مثال:
Moin, was geht ab?
سلام، چه خبرا؟
3. Krass
اگر به دنبال یک کلمه عامیانه آلمانی هستید که تقریبا همه چیز را توصیف کند، آن را پیدا کرده اید. این کلمه می تواند برای توصیف چیزها به روش خوب و همچنین بد استفاده شود. عمدتا، شما از این کلمه به عنوان صفتی برای یک موقعیت یا چیز استفاده خواهید کرد.
معنی: باحال/ شیرین/ عالی
مثال:
Krass, wie gut der Junge Fußball spielt.
خیلی عالی است! شگفت آور است که این پسر انقدر خوب فوتبال بازی می کند.
4. Assi
از نظر فنی، این کلمه یک نسخه کوتاه از کلمه asozial است که به معنای “ضد اجتماعی” است. این می تواند برای فردی که در خیابان زندگی می کند، تحصیل کرده و بیکار است، یا به عنوان صفت برای چیزی بی کیفیت استفاده شود؛ اما بیشتر، در بین دوستان به روشی خنده دار کاربرد دارد. به عنوان مثال، اگر دوستی کاری انجام دهد که فکر می کنید مناسب نبوده، می توانید از این کلمه استفاده کنید.
معنی: چاو، یک کلمه توهین آمیز برای کسی، معمولاً یک جوان که نحوه لباس پوشیدن، صحبت کردن و رفتار او نشانگر عدم تحصیلات و طبقه اجتماعی پایین آن ها است.
مثال:
Hör auf meine Pommes zu essen, du Assi.
دست از خوردن سیب زمینی سرخ کرده من بردار، هی گداگشنه!
Der Typ ist echt assi.
این یارو واقعا خیلی گدا گشنه هستش.
5. Hammer
این کلمه آلمانی برای “چکش” است اما هنگامی که می خواهید چیزی شگفت انگیز، عالی یا زیبا را توصیف کنید نیز استفاده می شود.
معنی: عالی/ باحال
مثال:
Wow, es ist echt der Hammer, wie gut die Frau tanzen kann.
وای، واقعا نحوه رقصیدن این زن جالب است.
6. Geil
این ترجمه کمی دشوارتر است زیرا ترجمه مستقیم آن “سفت و سخت” است و شما می توانید از آن معنی هم استفاده کنید؛ اما بیشتر اوقات مانند کلمه Hammer استفاده می شود. اگر فکر می کنید چیزی عالی است، آن را با geil توصیف می کنید.
معنی: حیرت آور / عالی/ درخشان
مثال:
Ich habe einen geiles Auto gesehen.
یک ماشین حیرت آور دیدم.
7. Bescheuert
معنی: احمق/ بی عقل
مثال:
Das ist total bescheuert.
این کاملا احمق است.
8. Jein
این ترکیبی از کلمات ja که به معنی “بله” و کلمه nein به معنی “نه” است. ما همیشه وقتی شرایط واضح و مشخص نیست این کلمه را به کار می بریم و شما نمی توانید تصمیم بگیرید که بله بگویید یا نه.
معنی: هم بله و هم نه!
مثال:
Bist du immer noch mit deiner Freundin zusammen?
Jein.
آیا هنوز با دوست دختر خود هستید؟
هم آره هم نه.
نحوه گفتگوی جوانان امروزی در آلمان
صحبت کردن جوانان نسبت به نسل های دیگر بسیار متفاوت است. در اینجا چند عبارت به عنوان مثال برای شما آورده ایم.
1. I bim’s
این عبارت ناشی از یک ترند در رسانه های اجتماعی آلمان است. برخی از افراد با زبان آلمانی شوخی می کنند و آن ها را به شیوه خود تغییر می دهند. از Ich bin es آن ها کلمه I bim’s را ساخته اند. اگر این جمله را سریع و با کمی لهجه بگویید، تقریباً یکسان به نظر می رسند.
معنی: من
مثال:
I bim’s ein Baum.
نگاه کن، من یه درختم.
2. Ehrenmann
معنی: مرد شریف
مثال:
Du hast mir geholfen, du bist ein echter Ehrenmann.
شما به من کمک کردید، شما یک مرد شریف واقعی هستید.
3. Lauch
Lauch شخصی است که ظاهری نسبتاً لاغر دارد و وزنه نمی زند. از آنجا که امروزه بالا بردن وزنه در آلمان بسیار محبوب شده است، این کلمه را اغلب خواهید شنید.
معنی: شخص (پسر) لاغر
مثال:
Er ist so dünn, dieser Lauch.
او خیلی لاغر است.
4. Babo
معنی: رئیس/ رهبر
معنی:
Er ist ein echter Babo in seinem Viertel.
او یک رئیس واقعی است.
5. Beef
تکه هایی از گوشت
معنی: اختلاف نظر/ بحث و جدل.
مثال:
Er und sein Freund haben gerade beef.
او و دوستش در حال حاضر با هم اختلاف نظر دارند.
دیدگاهتان را بنویسید