اصطلاحات بانک در آلمانی | کلمات آلمانی در بانک
اصطلاحات بانک در آلمانی
در این مقاله اصطلاحات بانک در آلمانی، کلمات مربوط به پول در زبان آلمانی، جملات مورد نیاز برای صرافی های کشور آلمان، مکالمه در بانک به آلمانی، ضرب المثل های رایج آلمانی در این زمینه و خیلی موارد دیگر را فرا خواهید گرفت. با ما همراه باشید.
کلمات رایج آلمانی در بانک
کلمه به آلمانی |
معنا |
Bargeld (خنثی) |
پول نقد |
der Automatische Bankschalter یا Geldautomat |
خودپرداز / ATM |
Bank (مونث) |
بانک |
Überweisung (مونث) |
رمیتنس / فرستادن پول از خارج کشور (از کشوری به کشور دیگر) |
Auskunft (مونث) |
باجه اطلاعات |
Bankguthaben (خنثی) |
سپرده |
Kontostand |
موجودی |
Geldautomatenkarte |
کارت ATM |
Servicegebühr (مونث) |
کارمزد |
Kassenschalter (مذکر) |
باجه |
کلمه به آلمانی |
معنا |
nummeriertes Ticket |
برگه نوبت دهی |
Darlehen |
وام |
Barabhebung (مونث) |
برداشت نقدی |
Tresor (مذکر) |
گاوصندوق |
Rückzahlung (مونث) |
بازپرداخت |
Kontonummer (مونث) |
شماره حساب بانکی |
Personalauweis (مذکر) |
کارت شناسایی |
Bareinzahlung (مونث) |
سپرده نقدی |
Bankkonto (خنثی) |
حساب بانکی |
Geldwechsel (مذکر) |
تبدیل ارز |
das Taschengeld |
پول تو جیبی |
das Flaschgeld |
پول تقلبی |
die Münze |
سکّه |
کلمه به آلمانی |
معنا |
persönlich Identifikationsnummer |
شماره شناسایی/شناسنامه |
Transfer (مذکر) |
تراکنش |
Schuld (مونث) |
بدهی |
Bankmitarbeiter |
کارکنان بانک |
das Konto (خنثی) |
حساب بانکی |
das Sparkonto (خنثی) |
حساب سپرده |
die Kreditkarte (مونث) |
کارت اعتباری |
der Filialleiter / die Filialleiterin |
مدیر بانک (der برای آقا و die برای خانم) |
Girokonto |
حساب جاری |
Formular |
فرم |
Unterschrift |
امضاء |
Zinsen |
سود |
Zahlungsart |
شیوه پرداخت |
der Scheck |
چک |
der Reisescheck |
چک مسافرتی |
die Schlange |
صف |
جملات آلمانی در بانک
بد نیست حالا که کلمات مورد نیاز و ضروری برای استفاده از زبان آلمانی در بانک را یاد گرفته ایم، تعدادی جملات آلمانی مربوط به بانک به همراه ترجمه نیز یاد بگیریم:
Da liegen ein paar hundert Dollar Bargeld.
چندصد دلار پول نقد هست.
Automatische Bankschalter sind auch bekannt als ATMs.
دستگاه های خودپرداز تحت عنوان ای تی ام هم شناخته می شوند.
Die Bank ist geschlossen.
بانک بسته است.
Ich kann eine internationale Überweisung um Postoffice machen
می توانم در اداره پست یک رمیتنس بین المللی انجام دهم
Ich möchte ein Konto eröffnen.
می خواهم یک حساب باز کنم
Bitte füllen Sie dieses Formular aus.
لطفا این فرم را پر کنید
Wo ist das Geldautomat, bitte?
خودپرداز کجاست، لطفا؟
Bitte geben Sie Ihre Geheimzahl ein.
لطفا رمزتان (رمز کارتتان) را وارد کنید
Geld abheben
پول برداشت کردن
Geld einzahlen
واریز
Geld überweisen
پول انتقال دادن
Kontoauszug ausdrucken
چاپ صورتحساب بانکی (در مواردی گواهی تمکن مالی)
نکته: قبل از اینکه به مثال هایمان ادامه دهیم، توجه داشته باشید که در زبان آلمانی برای اسم سازی از یک فعل (nominalization) کافیست از پسوند -ung استفاده کنیم. پس به عنوان مثال ممکن است فعل های überweisen (انتقال دادن)، abheben (برداشت کردن)، و einzahlen (سپرده گذاشتن) روی صفحه ی خودپرداز به اشکال زیر نیز دیده شوند:
- Überweisung (انتقال وجه)
- Abhebung (برداشت وجه)
- Einzahlung (به حساب گذاشتن / واریز وجه)
Bitte unterschreiben Sie hier.
لطفا اینجا را امضا کنید.
Ich möchte einen Dauerauftrag einrichten.
می خواهم یک دستور حواله مستمر ترتیب دهم.
Ich möchte einen Kredit bei der Bank aufnehmen.
می خواهم از بانک وام بگیرم.
Welche Zahlungsarten gibt es?
کدام روش های پرداخت موجود هستند؟
Bezahlen Sie Bar oder mit Karte?
نقد پرداخت می کنید یا با کارت؟
Ich bezahle Bar.
نقد پرداخت می کنم
Ich bezahle mit der Kreditkarte.
با کارت اعتباری پرداخت می کنم
Bitte zahlen Sie an der Kasse.
لطفا به صندوق پرداخت کنید.
Bitte gehen Sie zum Schalter Vier.
لطفا به باجه چهار بروید
Hätten Sie Kleingeld für 100 Euro Bitte?
100یورو پول خرد دارید، لطفا؟
Wie lautet die IBAN?
تان چیست؟ IBAN
Wie lautet die Bankleitzahl?
کد بانکیتان چیست؟
Könnten Sie mir helfen Geld umzuwechseln?
می توانید به من برای تبدیل کمی پول (چنج کردن) کمک کنید؟
Ich möchte meinen Kontostand wissen
می خواهم موجودی حسابم را بدانم
Ich möchte Geld von meinem Girokonto abheben
می خواهم از حساب جاری ام برداشت کنم
Ich möchte Geld einzahlen
می خواهم واریز انجام دهم
Was kostet diese Transaktion?
کارمزد این انتقال وجه چقدر است؟
Was ist der Höchstbetrag, den ich abheben darf?
سقف برداشت چقدر است؟
Was ist der Minimalbetrag für eine Transaktion?
حداقل میزان تراکنش چقدر است؟
Mit welchen Netzwerken funktioniert diese Karte?
این کارت با/در چه شبکه هایی کار می کند؟
Wo befindet sich die nächstgelegene Bank?
نزدیکترین بانک کجاست؟
Wo befindent sich der nächstgelegene Geldautomat?
نزدیکترین خودپرداز کجاست؟
Ich habe eine Frage zu einer Transaktion.
راجع به یک تراکنش سوال دارم.
Ich habe keine Genehmigung für die Zahlung gegeben.
من پرداخت را تایید/نهایی/مجاز نکردم
Ich habe mein Kennwort vergessen.
رمزم را فراموش کردم
Ich habe minen Benutzernamen vergessen.
نام کاربری ام را فراموش کردم
Könnten Sie mir eine neue Karte schicken?
می توانید برایم کارت جدید بفرستید؟
Wie lautet die Bestätigungsnummer?
کد تایید چند است؟
Funktioniert meine Bankkarte an diesem Geldautomaten?
کارت من در این خودپرداز کار می کند/خواهد کرد؟
Ich möchte Geld abheben
می خواهم برداشت انجام دهم
Ich möchte Geld von meinem Sparkonto abheben.
می خواهم از حساب سپرده ام برداشت انجام دهم
Ich möchte Geld überweisen.
می خواهم مقداری پول انتقال دهم
Muss ich eine Gebühr zahlen?
مبلغی از من گرفته می شود؟ / باید مبلغی بپردازم؟ / باید کارمزد بدهم؟
Was ist der Minimalbetrag, den ich abheben kann?
حداقل مبلغ برداشت چیست؟
Was ist der Gebührenprozentsatz?
درصد کارمزد چقدر است؟
Wo befindet sich die nächstgelegene Zweigstelle?
نزدیکترین شعبه کجاست؟
Ist ein Bankangestellter zu sprechen?
آیا یک کارمند/متصدی بانک در دسترس هست؟
Ich muss eine Rechnung bezahlen.
نیاز است یک قبض را بپردازم / می خواهم قبض پرداخت کنم
Kann ich eine Kopie meines Auszugs bekommen?
می توانم یک کپی از صورتحسابم داشته باشم؟
Ich möchte mit einem Bankagestellten sprechen?
می توانم با یکی از کارکنان صحبت کنم؟
Ich habe meine PIN-Nummer vergessen.
رمز کارتم (پینم) را فراموش کردم
Könnten Sie mir meine Kontonummer mitteilen?
می توانید شماره حسابم را پیدا کنید؟
Ich möchte eine betrügerische Transaktion melden
می خواهم یک تراکنش کلاهبردارانه را گزارش کنم
Wie liegt der Wechselkurs?
نرخ ارز چقدر است؟
Wo kann ich Reiseschecks umtauschen?
کجا می توانم چک مسافرتی نقد کنم؟
Wie viel ist der Dollar wert?
دلار چند است؟
Muss ich eine Gebühr bezahlen?
باید کارمزد بپردازم؟
Ich möchte Dollar in Euro umtauschen.
می خوام دلار را به یورو تبدیل کنم
Ich möchte ein Sparbuch eröffnen
می خواهم حساب سپرده باز کنم
جملات و کلمات صرافی در زبان آلمانی
همانطور که دیدید، پیش تر تعدادی جملات مهم و کاربردی آلمانی که در صرافی به کار می آیند را فرا گرفتیم؛ اما در ادامه به شکلی تخصصی تر به مبحث تبدیل ارز و واحد پول کشورها و … خواهیم پرداخت:
ترجمه فارسی |
کلمات و جملات صرافی در آلمانی |
صرافی کجاست؟ |
Wo ist eine Wechslestube? |
می خواهم …. چنج/تبدیل کنم |
Ich möchte … wechseln. |
دلار/پوند |
Dollars/Pfund |
این را به …. تبدیل می کنید؟ |
Ich möchte das in … tauschen |
فرانک فرانسه |
französische Francs |
فرانک سوییس |
Schweizer Franken |
شلینگ استرالیا |
Österreichische Schilling |
مارک آلمان |
D-Mark |
چقدر کارمزد می گیرید؟ |
Wie viel Kommission verlangen Sie? |
روپیه |
Rupiah |
لیر |
Lire |
یوان |
Yuan |
پول به آلمانی چی میشه؟
کلماتی که در ادامه می آیند همگی به معنای پول هستند با این تفاوت که کمی کوچه خیابانی هستند؛ مثلا در فارسی هم وقتی که می خواهیم به پول به این صورت اشاره کنیم و راجع به آن صحبت کنیم از واژه های مثل “مایه”، “مایه تیله”، “پول و پله” و …
- Asche
- Bares
- Zaster
- Taler
- Blüten (برای پول تقلبی)
- Cash
- Schotter
- Scheine
- Finanzen
- Flöhe
- Pinkepinke
- Piepen
- Kies
- Knete
- Peseten
- Moos
- Moneten
- Mäuse
- Kröten
اصطلاحات مربوط به پول در زبان آلمانی
نوبتی هم که باشد، نوبت اصطلاحات آلمانی مربوط به پول است! در ادامه این اصطلاحات آلمانی همراه با ترجمه فارسی آمده است:
Geld ist Macht.
پول حرف اول رو میزنه
Geld spielt keine Rolle.
پول مسئله ای نیست
Geld stinkt nicht
پول پول است
Geld wei Heu haben
پول یامفت داشتن (در حالتی که کسی راحت زیاده خرج می کند)
Geld regiert die Welt
پول کلید هر دریست (تحت اللفظی یعنی یک کلید طلایی هر دری را باز میکند)
Das Geld liegt auf der Straße
سنگفرش هر خیابان از طلاست
Geld zum Fenster hinauswerfen
پول هدر دادن
Zeist ist Geld
وقت طلاست
Brötchen verdienen
نان سر سفره گذاشتن
von seiner Hände Arbeit leben
با عرق جبین پول در آوردن
Kasse machen
یک عالمه پول در آوردن / پول پارو کردن
etwas auf der hohen Kante haben
پس انداز داشتن
etwas für ein Butterbrot kaufen
مفت خریدن
für etwas schwer bluten müssen
خیلی گران خریدن
ins Geld gehen/laufen
زیاد خرج برداشتن
ein großes/gewaltiges/tiefes Loch in die Kasse reißen
خیلی زیاد خرج برداشتن برای یک نفر
hoch im Preis stehen
طلبه داشتن – برای چیزی که راحت و با قیمت خوب فروش می رود
کلام آخر
در این مقاله سعی کردیم مهمترین جملات و کلمات بانک در آلمانی به کار شما خواهند آمد را یاد بگیریم. اگر دوست دارید تا بیشتر زبان آلمانی را یاد بگیرید به صفحه آموزش زبان آلمانی مراجعه نمایید.
دیدگاهتان را بنویسید